ولگرد
@tooMooj
Followers
34
Following
35
Media
215
Statuses
1,826
Explore trending content on Musk Viewer
#CDTVライブライブ
• 167527 Tweets
立憲民主党
• 75571 Tweets
Şeyda Yılmaz
• 75429 Tweets
KALAKAL LIVE ON ROADSHOW
• 73629 Tweets
領空侵犯
• 46939 Tweets
紫耀くん
• 37754 Tweets
#INZM_HyperBandLive
• 35792 Tweets
ロシア機
• 32887 Tweets
Yunus Emre Geçti
• 32531 Tweets
野田さん
• 27803 Tweets
#アイスランキング
• 24672 Tweets
Rachel Reeves
• 23445 Tweets
政権交代
• 22261 Tweets
ホークス
• 16991 Tweets
フレア使用
• 14612 Tweets
林官房長官
• 14361 Tweets
TEN FIREWORK IT
• 13368 Tweets
航空自衛隊機
• 10450 Tweets
初のフレア
• 10016 Tweets
Pinned Tweet
غم انعکاس بی‌کسی بود،
نغمه شب کیمیا ی غم بود،
دوش، غم ساغر بر کیمیا زد،
جان شست و دو سه پیمانه بی‌مهابا زد،
شبِ سیاه سِحر سَحر بود،
کجا! پایان شب سیاه سپید بود؟
[بداهه های آقوی همساده]
0
0
12
این دفعه هم نشد ؛ من ناامید نمیشم ولی ای‌کاش وقتی نیازش دارم و می‌خوامش بشه نه زمانی که دیگه ذوقی براش ندارم.
1
0
25
دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دل بی آرزو عاشق شدم
با آن همه آزادگی بر زلف او عاشق شدم
عاشق شدم
ای وای اگر...
0
0
20
در آنجا، برفراز قله کوه
دو پایم خسته از رنج دوییدن
به خود گفتم که در این اوج دیگر
صدایم را خدا خواهد شنیدن
به سوی ابرهای تیره پر زد
نگاه روشن امیدوارم
ز دل فریاد کردم کای خداوند
من او را دوست دارم ، دوست دارم
0
0
15
به اون مرحله ای رسیدم که باید بگم : شما خانوادتون نگران‌تونن معتاد نشید ، خانواده من نگرانن زنده بر میگردم خونه یا نه😂😂😂
1
1
13
الا ای آهوی وحشی کجایی
مرا با توست بسیار آشنایی
دو تنها و دو سرگردان و بی‌کس
دو راه اندر کمین از پیش و از پس
بیا تا قدر یکدیگر بجوییم ...
0
0
14
خبر داری که شهری رویِ لبخند تو شاعر شد؟
چرا اینگونه کافرگونه بی رحمانه می خندی ..!
صاحب عزیزی"
1
0
14
ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف، افصح المتکلمین، استاد سخن، شیخ اجلّ
سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند
چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم
0
1
12
مِی‌خواره و سرگشته و رندیم و نَظَرباز
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟
'حافظ'
2
0
13
این عشق آتشینم دود از جهان برآرد
وین زلف عنبرینت آتش ز جان برآرد
خاقانی
1
0
12
یکروز می آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم
یکروز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین ، مست و خمارت نیستم
1
0
10
سحرگه با دو چشم گریه آلود
بر آن رویای بی‌حاصل بخندم؟
مرا بهتر نبود آن زندگانی
که هرکه خنده زد گویم صفا داشت؟
0
0
11
به مژگان سیه کردی
هزاران رخنه دردینم
بیا کز چشم بیمارت
هزاران درد بر چینم
0
0
11
گذاشتم گوشه ی دلم بمانی و بپوسی
مثل گلی که داشت شکوفه میداد و آبش ندادم
مثل رودی که از حرارت آفتاب خشکید
مثل بادی که به چنگ توربین ها افتاد و اسیر شد
تو را برای کسی تعریف نکردم حتی تو
1
0
11
از دست زمانه در عذابم
زان جان و دلم همی فکار است
ما هم همینطور جناب سعدی 🤝🏻💔
(فکار = فگار = آزرده، رنجور، خسته )
0
0
10
زنجیر صبر ما را بگسست بند زلفی
*
بربود دلم کمند زلفت
*
در دام زلف یاری افتاد و مبتلا شد
*
دل بسته زلف تو شد از من چه نویسد
"زلف_خاقانی"
0
0
10
صبح بخیر به سبک کسایی :
صبح آمد و علامت مصقول بر کشید
وز آسمان شمامهٔ کافور بر
...
در شد به چتر ماه سنانهای آفتاب
ور چند جِرم ماه سر اندر سپر کشید
...
0
0
8
اگه تا فردا شب خبری ازم نشد ، گرگ ها خوردندم بیاین تجهیزاتم و برگردونید 😂
3
0
8
من ارگ بمم خشت به خشت متلاشی
تو نقش جهان هر وجبت ترمه و کاشی
در هر نفس این است دعایم که همیشه
در زیر و بم حادثه آزرده نباشی
"حامد عسکری"
2
0
9
مرا کشته نگاه تو
نشینم چشم به راه تو ، که بینم روی ماه تو
گشته سجده‌گاه من ، ماه من ، رویت
دل شده اسیر خم و تاب گیسویت
فریدون فرخزاد
0
0
8
دگران چون بروند از نظر ، از دل بروند
تو چنان در دل من رفته ، که جان در بدن‌ی
0
0
9
صبح بخیر به سبک عسجدی
صبح است و صبا مشک‌فشان می‌گذرد
دریاب که از کوی فلان می‌گذرد
برخیز چه خسبی که جهان می‌گذرد
بویی بستان که کاروان می‌گذرد
1
0
8
در قفس خیال تو
تکیه زنم به انتظار
تا که تو بشکنی قفس
پر بکشم به سوی تو
0
0
8
سخن عشق تو بی آنکه بیاید به زبانم
رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر نهانم
گاه گوییم بنالم ز پریشانی حالم
باز گویم که عیان است چه حاجت به بیان
"سعدی"
0
0
7
که گفت در رخ زیبا نظر خطا باشد؟
خطا بُوَد که نبینند روی زیبا را
به دوستی که اگر زهر باشد از دستت
چنان به ذوقِ ارادت خورم که حلوا را
0
0
8
قربانت گردم
تا کنون دو سه کاغد فرستادم که بدون جواب مانده شاید مُردی،
خدا بیامرزدت!
1
0
8
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم
اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم
بنشین که با من هر نظر ، با چشم دل ، با چشم سر
هر لحظه خود را مست‌تر ، از روی زیبایت کنم
0
0
8
کدوم کوه و کمر بوی تو داره یار؟
کدوم ماه جلوه‌ی روی تو داره؟
همون ماهی که از قبله زند فریاد
نشون از طاق ابروی تو داره
مجنون نبودم
مجنونم کردی ...
0
0
8
آیینه ی دیدار تو سره شکوه هر غزل
مضمونه بی تکرار تو , من از که گویم غیر تو
در هر چه میبینم تویی در عینه بی تکراریت
هر بار تو هر بار تو
"علیرضا_قربانی"
0
0
7
صائب میگه " تا که از جانب معشوقه نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد"
مولانا هم میگه " تو اگر جرعه نریزی بر خاک
خاک را از تو خبرها ز کجاست"
مولانا و صائب اینا همه بهانه‌ست، بقول ابتهاج
که میگه " ای عشق، همه بهانه از توست
من خامشم، این ترانه از توست"
0
0
7
ای دل چو زمانه میکند غمناکت
ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت
"خیام"
0
0
6
من به زخم کسی نمک نزدم ... من همینم همین که میبینی ... من مسیح همیشه مصلوبم ... باعث اضطراب گل نشدم، سنگ بربال شاپرک نزدم، پس چرابردلم نمک زدند؟؟
0
0
7
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد
کس جای در این خانه ی ویران ندارد
دل را بکف هر که نهم باز پس آرد
کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
0
0
6
بودم چو رشحه دلی غمین، الم و فراق تو در کمین
نشوی به درد و الم قرین، گر از این الم برهانیم
"رشحه"
0
0
6
نمی‌دانم دلم دیوانهٔ کیست
کجا آواره و در خانهٔ کیست
نمی‌دونم دل سرگشتهٔ مو
اسیر نرگس مستانهٔ کیست
" باباطاهر"
0
0
5
نیست یاری تا بگویم راز خویش
ناله پنهان کرده‌ام در ساز خویش
چنگ اندوهم، خدا را، زخمه‌ای
زخمه‌ای، تا بکشم آواز خویش
0
0
6
به هوش بودم از اول که دل به کسی نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماندو نه هوشم
0
0
6
دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست
گر دردمند عشق بنالد غریب نیست
می‌خواستم بگم جناب سعدی پس معشوق چیه؟ مگه درمان ، درد عشق نیست!
یادم افتاد اون خودش درد!
الغیاث از تو که هم دردی و هم درمانی
زینهار از تو که هم زهری و هم تریاکی
1
0
6
الهی،یکی را به دست فضل بَر می‌کَشی و یکی را در پای عدل می‌کُشی.
مناجات‌نامه-خواجه عبدالله انصاری
0
0
6
یک نفر دارد مرا هردم هوایی میکند
عاشقم کرده، ولی بی‌اعتنایی میکند
بی‌وفا با اینکه می‌داند دلم درگیر اوست
مثل یک بیگانه او از من جدایی میکند
دل به سودای کسی جز او نمی‌گوید سخن
در دل من او فقط فرمانروایی میکند
0
0
6
خیام خوانی بوشهری >>>>>>>>>
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یه جام دگر گیر و من نتوانم
0
0
5
سعدی چو جورش می‌بری ، نزدیکش دیگر مرو
ای بی بصر من می‌روم ، او می‌کشد قلاب را
0
0
4
روزی من هم به دوربین لبخند می‌زنم و به انتظار مرگ می‌نشینیم ؛ همانا آن سوی رود چیزی جز تبهایی نیست.
0
0
5
@amireasli_h
زندگی رو خوب بکن ، زندگی لاشیه هی ر به ر پا میده، کافیه بد بگاییش تا ببینی با کی خوابيده از عقب جلو را میده
1
0
4
صبح‌بخیر به سبک سعدی"
(( دو چشم مست تو کز خواب صبح برخیزند
هزار فتنه به هر گوشه‌ای برانگیزند ))
1
0
5