دوستم، موعد اجاره ی خونش سر رسیده بود، صاحب خونش با لحن خیلی بدی گفته بود: شما باید بلند شید، فکر نکنم وسعتون دیگه برسه به اجاره.
هفتصد پیش داده بود سه میلیون کرایه.
داشتن دنبال خونه میگشتند که خدا خواست و باغچه شون فروش رفت.
گشتن یه خونه ی شیک و تمیز پیدا کردن یه منطقه بهتر 👇👇