دوستم، موعد اجاره ی خونش سر رسیده بود، صاحب خونش با لحن خیلی بدی گفته بود: شما باید بلند شید، فکر نکنم وسعتون دیگه برسه به اجاره. هفتصد پیش داده بود سه میلیون کرایه. داشتن دنبال خونه میگشتند که خدا خواست و باغچه شون فروش رفت. گشتن یه خونه ی شیک و تمیز پیدا کردن یه منطقه بهتر 👇👇

@masoume_61 چه باحال🤩 مبارکشون باشه و خوب کون یارو سوخت کاش همیشه همینجوری میشد برامون.

@M_iSaana خیلی، خودشونم باورشون نمیشه

@masoume_61 کلید اسرار😅

@Gelofenism نمیدونم سرش چیه ولی حال دوستم خریدنی بود

@masoume_61 طرف آدم خوب و توانمندی در فهم جهان بوده که خدا اینجور!!! زده پس کله‌ش یه چیزی پیش خدا داشته!!! اصلا اگه همه این داستان رحمت و برکت ماه رمضون نیس پس چیه!؟ واقعا آیا ایمان نمی‌آورید😍🥺😍🥺😍🥺❤️❤️❤️🤲

@Sayeyeyee واقعا خودش خیلی خوب و مهربونه

@masoume_61 خدا رو شکر. خوشحالم.

@AhmadShahbaz_ ممنونم 🙏🙏

@masoume_61 عمیقا خوشحال شدم

@Rezagoli1996 حسش خیلی خوب بود منم خیلی براشون خوشحالم

@masoume_61 کلید اسرار این داستان ضایع‌ات میکنم تا دیگه دور برنداری:))

@sabafami خیلی ناراحت شده بود و واقعا انسان خوب و مهربونیه. خداروشکر که تونست صاحب خونه بشه. مهم همینه

@masoume_61 در اوج ناراحتی که الان دارم، خیلی خوشحال شدم، مبارکشون باشه 😍

@thehoor1980 مرسی عزیزم

@masoume_61 وای چه حااااالی کردم. من انقدر دلم خنک شد دوستت احتمالا داره پرواز میکنه. ولی بیشتر حال میداد که میگفتن ما از عقده ای بیخودی مثه تو خونه نمیخریم.

@MA_ghg منم خیلی خوشحالم که تونست صاحب خونه بشه

@Chitoozbimotor خودشونم باورشون نمیشد مخصوصا صاحب خونه، خیلی جا خورده بود

@_iceinthehell_ کاش همیشه اتفاقا اینجوری قشنگ چیده بشه کنار هم.