خدای من، یک دقیقه‌ی تمام شادکامی! آیا این نعمت برای سراسر زندگی یک انسان کافی نیست؟

باز روزهای قبل یکمی دقت می‌کردم می‌تونستم مرز بین کوه و آسمون رو تشخیص بدم. امروز اینم مشخص نیست. یه تیکه شده دیگه.

هوا هوای مقایسه‌ی درآمد خودتون با پیک موتوریه.

هالیوود دیگه حتی با افکت هم نمی‌تونه هوای امروز تهران رو شبیه‌‌سازی کنه.

از تعداد توییت‌های امروزم مشخصه روز تعطیله بیرون نرفتم پای کار هم نَشستم و فیلم و سریال هم ندیدم.

اکثر دعواهای زن و مردی که تو تایم‌لاین می‌بینم: از اینور مردها می‌خوان از نقش‌های سنتی خودشون یعنی تامین‌کننده بودن فاصله بگیرن ولی زن‌ها رو با همون نقش سنتی می‌خوان، از اونور زن‌ها می‌خوان از نقش‌های سنتی خودشون دور بشن ولی مردها رو به‌عنوان تامین‌کننده می‌خوان.

ریمیکس تراز فقط آثار واروژان. همه ابی و داریوش و گوگوش بدون هیچگونه همکاری با معین.

اون چیزی که بابات بهت گفته اسمش نفقه‌ست، می‌دونی از کدوم مکتب میاد؟ همون مکتبی که معتقده زن تنها وسیله‌ای برای سکس، زایش و حمالیه و می‌تونی کلی ازش تو خونه داشته باشی و هروقت خواست بره بیرون مثل حیوون یه کیسه زباله بکشی سرش که بقیه مردا تحریک نشن، بابات اینارو بهت نگفته نه؟

داشتم یه سری از عکس و ویدئوهای خنده‌دار دوران خوابگاه رو می‌دیدم یه دفعه یادم افتاد هم‌اتاقیم بدون هیچ دلیلی ارتباطش رو باهام قطع کرد و عروسیش دعوتم نکرد. هی دارم کلنجار می‌رم با خودم باهاش صحبت کنم یا نه بیخیال بشم.

اینجا چهارتا پرامپت می‌دن به ai واسشون دیزاین‌های تخمی درست می‌کنه (نمی‌دونم توانایی تشخیص تخمی بودنش رو دارن یا نه) بعد کف‌وخون قاطی می‌کنن این قراره همه رو بیکار کنه. بعد من می‌خوام دقیقاً همون چیزی که تو ذهنمه رو واسم درست کنه باید ۴ساعت با متن بهش ادیت بدم آخر اشکمو درمیاره.

کنار اتوبان‌هایی که لاین اضطرار دارن می‌تونه یه دوربین بذاره تا هرکی از اون لاین رد بشه رو سنگین جریمه کنه. اگه خود دوربین و تشکیلاتش هم هزنیه بالا داشته باشه تا فرهنگش جا بیفته انقدر جریمه می‌شن تا هزینه‌ش دربیاد. ولی اینم بتخمش گرفته. انگار بدش نمیاد مردم قانون رو رعایت نکنن.

یه جایی کار می‌کردم که مدیرش همه‌ش در حال فحش دادن به حکومت بود. درکنارش یه مشتری هم داشتیم که بسیجی با نفوذ بالا بود و هروقت این میومد مدیر ما شروع می‌کرد به خایه‌مالی کردن که بتونه ۴تا مجوز مختلف ازش بگیره. خلاصه خیلی از همین فحش‌بده‌ها هم بفهمن می‌رسه بهشون ساکت می‌شن.

ترکیب مشغله و بی‌حوصلگی نتیجه‌ش شده ندیدن ۳قسمت جدید pluribus.

زیادی صمیمی و صادق شد دیگه.

اومدم امشب یکمی بحث غیرکاری با chat gpt کنم یکمی از وضعیت روحی و زندگیم بگم ببینم چی می‌گه واسه جواب رفت رو حالت Thinking.

دارم سعی می‌کنم با تصور کردن بدترین وضعیت‌هایی که ممکنه تو یکی‌دوسال آینده برام پیش بیاد و با شعار از سیاهی اونورتر رنگی نیست حال خودمو خوب کنم. دیگه اینم یه راهیه به‌هرحال.

آینه‌ی فرهاد عجب آهنگ غمگین بگادهنده‌ایه.

دلم واسه سربازهای نیرو انتظامی می‌سوزه تو این هوا باید وسط اتوبان‌ و خیابون الکی وایستن.

تو این ۷-۸سال تاحالا انقدر رو کتاب‌های کتابخونه‌م خاک نشسته بود.

روزهای تعطیل بدم میاد خونه بمونم هوا هم که اینجوریه آدم ترجیح می‌ده پاشو از خونه بیرون نذاره. گرفتاری شدیم.

من هی می‌گفتم تو این مملکت تمام فصل‌ها تخمین هی تابستون‌فن زمستون‌فن می‌کردید و دهن ما رو سرویس.