بیگانه؛
@themissingalien
Followers
2K
Following
34K
Media
174
Statuses
3K
سلام غریبه؛ من بیگانهای گمشدهام و اینجا خانهی من نیست. تو سیارهم دنبالم بگرد؛ دنبال یک پری کوچک غمگین.
Joined January 2020
مدتیه شروع کردم تو کانالم شعرهای فروغ رو میخونم. این زیر شعرهایی که خوندم رو میذارم، اگه دوست داشتین گوش بدین. لینک کانالم رو هم به توضیحات صفحهم اضافه کردم :)
1
0
18
انقدر این کورس جدیدمو دوست دارم که یکشنبهها بعد نیمهشب که تازه وقت درس خوندن دارم، بدون هیچ خستگیای متریالشو میخونم و آماده میکنم. 🥲
0
0
15
داشتم لاک میزدم، یادم افتاد همین دو سال پیش، شب قبل کلاسای ارشد اگه لاک داشتم باید پاک میکردم چون دانشکده گیر میداد. چهقدر تحصیل تو اون اوضاع مضحک به نظر میرسه الان. واقعا متاسفم.
0
0
35
دلم جوجهکباب میخواد. کاش خونه بودم، با خواهرم پای سریالمون بودیم، لب تر میکردم و برام هرچی میخواستم سفارش میداد 😭
0
0
18
ناراحتم دوباره اختلاف ساعتم با خونه شده دو ساعت و نیم. اینجا هنوز تازه شبه و خونه نیمهشب شده.
1
0
24
برای اولین هالووینم هیجان داشتم حقیقتا ولی اطرافیانم خیلی براشون مهم نبود و ذوقم کور شد :(
2
0
22
به نظرتون اگه برای جشن هالووین دپارتمانمون آخوند بشم مشکل داره؟ :))
9
0
64
برای خانومی خوشحالم و واقعا امیدوارم آدمهای بیشتری دارودرمانی رو جدی بگیرن. برای من اوایلش خیلی سایدافکت داشت که آزاردهنده بود ولی مقاومت کردم و بعد از دو ماه واقعا تاثیر بزرگی روی زندگیم داشت. :)
من اولین بارمه داروهای ضد اضطرابم رو دوماه متوالی، سر ساعت بدون فراموشی و دقیق خوردم(چون جزو ترکیب برای درمان سردردم بود و واقعا از سردرد خسته بودم) باورم نمیشه چقد زندگیم تغییر کرده!! باورم نمیشه شبا میتونم بخوابم!! چقد انرژی مثبت دارم!! برای اولین بار تو عمرم زندگی رو دوست دارم
0
0
23
Fuck dating apps, I want this kind of meet-cutes 😭
💬 | Callum Turner shares that he and @DUALIPA were reading the same book the night they first met (Via @thetimes) “We sat next to each other and realised we were reading the same book, which is crazy. It’s called Trust (by Hernan Diaz) and I had just finished the first chapter
0
0
7
هرچی حساب کردم دیدم فعلا نمیتونم گوشیمو عوض کنم، در نتیجه گلس از آمازون سفارش دادم، آیکلود خریدم و آیاواسش رو آپدیت کردم، قاب پشت شفاف انداختم و با استیکر و اینا تزئنیش کردم و الان انگار تازه یک آیفون ۱۳ خریدم. 🙂🫶🏻
1
0
23
توی سریال یارو گفت خانواده فقط نسبت خونی نیست، گاهی کسایی توی زندگیت هستن که همونقدر بهشون اهمیت میدی و دوستت دارن و مهم نیست چند وقته آشنان. درسته که آبکی بود ولی همین باعث شد به دوستم پیام بدم که «هنوز مریضم، میشه بعد کار بیای پیشم؟» و بلافاصله جواب داد هشت و نیم اونجام. 🥲
0
0
19
مریضی این دفعهم از لحاظ جسمی بدتر از دفعههای پیشه ولی از لحاظ روانی یکم با تنهایی و تنها مریض شدن به صلح رسیدم.
0
0
15
مبارک بدخواهام، من دوباره مریض شدم. و با مریضی دارم صبح زود شنبه میرم سرکار :(
1
0
15
واقعا نمیدونم مامانم از کجا حس کرده که امروز دلتنگ بودم. الان این پیامو بهم داد. واقعا دارم به حس ششمش اعتقاد پیدا میکنم.
1
0
21
کتابفروشی. امروز دلم بینهایت برای رفتن به کتابفروشیهای موردعلاقهم تنگ شده. گشتن بین نشرهایی که دوست دارم و انتخاب کردن رمانها به زبان فارسی؛ زبانی که عاشقشم. :(
0
0
15
یکی از بازیگرها و چهرههای موردعلاقهم :(
0
0
23
۵. «تا به کی باید رفت از دیاری به دیاری دیگر نتوانم، نتوانم جستن هر زمان عشقی و یاری دیگر کاش ما آن دو پرستو بودیم که همه عمر سفر میکردیم از بهاری به بهاری دیگر…»
0
0
3
بالاخره بعد از یک هفته سفر و یک هفته با دوستم زندگی کردن، تو اتاقم تنها شدم و حس میکنم تازه میتونم یک نفس راحت بکشم.
0
0
34
اومدم کتابخونه تا بالاااخرههه مقالههای این ترمو به پایان برسونم ولی کو انگیزه؟ 😭
0
0
30