مامانم سکس رو میدونه .و گفت بدن خودته به من ربطی نداره.
ولی اصلا با اس ام کنار نمیاد.بنده خدا وقتی فهمید یکی دوماه اصلا باهام حرف نمیزد .چون فکر میکرد مشکل دارم و باید راه درست رو انتخاب کنم
خودم بهش نگفته بودم.تو وسایلام سرک کشیده بود.
یادمه ۱۹سالم ک بود یه چنل زدم با محتوای نود گرافی و اروتیکی.مثل اینجا نبود خیلی صریح و واضح حرف بزنم ولی خب عکس و مطالب میذاشتم.
یادمه به اکسم گفتم دوستاتو اد کن تو چنلم .
گفت"خجالت میکشم دوستام بفهمن که دوست دخترم اینجور چیزارو میذاره و منحرفه"
الان اینجارو ببینه سکته میکنه :))
۸ سال گربه داشتم یبار از این اداها درنیاوردم.😑
اون شخص اشتباه پیام داده گربتو بذاری تو قفس.
باید میگفت تورو بذارن تو قفس .
نمیدونستم پت داشتن زوال عقل میاره
توگوه خوردی میخوای بیایی من ریدم تو نسبت فامیلی که با تو عنتر دارم
هر وقت تو با اون شوهر سگ سیبیلت بچه هاتو گذشتی تو قفس منم بچمو میزارم تو قفس
کیری مادرجنده
نکته اخلاقی:خونه کسی که پت داره نرید اگر از پت خوشتون نمیاد
با تشکر
یه لیس به کیرش زدم و پرسیدم:میخوای تو دهنم بیای؟
ابروهاشو انداخت بالا و گفت: نه شورتتو دربیار
لبخند زدم و ساکو تند ترش کردمگفتم :مجبورم کن 😈
از گلوم گرفت و از کیرش جدام کرد هلم داد عقب
بعدشم فقط خدا میتونست نجاتم بده.
موهامو گرفته بود سرمو رو کیرش بالا پایین میکردهمزمان چک و مشتاشو تو صورتم میزد.یه لحظه کیرشو دراوردم از دهنم زل زدم تو چشماش با حالت مظلوم گفتم"شاهین گناه دارم کمتر بزن🥺"
پیشونیمو بوسید دوباره به کارش ادامه داد.فقط اینبار وسط ساک زدنش هی خم میشد سرمو بوس میکرد.
الان یاد یه دیت داغونم افتادم.من رو یکی سگی کراش داشتم .۶ ماه بود تو کفش بودم.ارتباطمونم زیاد بودولی فقط دوستانه . یه روز این منو دعوت کرد رفتیم گشتیم بعدشم واسه شام رفتیم خونش،همه چیز عادی بود.موقع شام خوردن بود یهو گوشیشو دراورد گفت" راستی دوست دخترمودیدی؟نشونت دادم؟"
تو توییتر همه بُکن و مسترن و کص و کون جر میدن. و کیر دارن اندازه خر،اینایی که تو رخت خواب شومبول ده سانتیشون بلند نمیشه و بعد راند اول دیگه کمر ندارن همش منم.من!
چخبره این همه بوک مارک؟؟؟؟🤣🤣🤣🤣
فکر نمیکردم جوابام طرفدار داشته باشه🤣😂
.
.
دوستان لطفا جملاتی که به طور روزمره استفاده میشه رو بگید.یه سریا خیلی جملات دور ازذهنی میگن من اونقدرام استعداد ندارم به چیزای جنسی ربطشون بدم.
یه سوال جدی دارم.
چطوری بابامو ادب کنم که بدون در زدن نیاد تواتاقم؟
بارها و بارها بهش گفتم بازم حالیش نیست و همینجوری میاد تو .اصلا کاری نداره ها ولی درو باز میکنه نگاه میکنه.
چند باری بوده لخت بودم جیغ زدم دعواش کردم ولی اصلا فرقی براش نداره.
تو راند آخر گلومو فشار داد و پر حرص گفت:مگه نمیگفتی کصت براش نبض میزنه؟الان وقتشه واسه کیرم بیای .زودباش نشونم بده چقدر میخواستیش.
همین حرفش کافی بود تا دوباره زیرش بلرزم.
یبارم با یکی رفتم دیت.قبلش بهش گفته بودم وحشی دوست دارم و از این حرفا.اونم کلی از خودش و سکسش تعریف کرد که من واقعا انتظارم ازش رفت بالا، رفتم پیشش و وقتی شروع کردیم با صدای شهوت الودش گفت"پس وحشی میخوای اره ؟الان نشونت میدم"
از یقم گرفت کوبیدم به مبل روم خیمه زد یکی از سینه هامو
من واقعا حوصلم به سکس چت نمیکشه.
اینجوریم که طرف داره منو میکنه من همزمان دارم تو اینستا ریلز میبینم وسطا یه "جوون چه کیری" "اره عزیزم تومه" "دارم جر میخورم عشقم" ای چیزی میگم .