soldier of fortune
18 days
بابا بزرگم دید دارم به فرح (پیشیم) سینه مرغ میدم. ناراحت شد و گفت حیف این پولایی که به زحمت به دست میاری نیست که خرج این گربه میکنی؟ فلانی سه تا بچه کوچیک داره تو زمستون لباس گرم نداشتن به اونا میدادی این پولا رو خداهم راضی بود. گفتم باباجون من پول دارم دلم خواست گربه بگیرم خرجش/