شاخه نبات (حافظ اینا)
@SwmyC
Followers
3K
Following
77K
Media
500
Statuses
12K
توی ایستگاه اتوبوس بودم ، مرد دوره گرد ـ بیخانمانی اومد و آدرس پرسید جایی که میخواست بره اون سمت خیابون میشد بهش که گفتن خواست از خیابون رد بشه. چند نفر داد زدن خطرناکه، ماشین بهت میزنه از پل عابر برو . مرد کوله شو جابجا کرد و با غمگین ترین لبخند موجود در کهکشان گفت: «بهتر»
1
0
9
تو بیمارستان بودیم یه بیمار بدحال فوت شد اسم مریض بعدی رو خوندن که بره توی اتاق روی همون تخت ، میگفت من اینجا نمیرم هنوز اجل داره تو این اتاق می چرخه
15
1
661
دوستان خانمی اینجا هست که چند سال از زندگی متاهلیش گذشته باشه و ارتباط سالمی با خانواده همسرش داشته باشه یه سوال در مورد رسم و رسوم دارم. اگه بود ممنون میشم بیاد پی وی
0
0
5
آهنگای تو گوشیم قشنگ نیسن اگه هر کدوم از فالوورا دو تا آهنگ مناسب ماشین و جاده بهم معرفی کنه بسمه
5
0
11
امروز فهمیدم تو کلاسهای آنلاین و همین طور حضوری دانش آموز های اقلیت دینی سر کلاس قرآن و هدیه های آسمانی حاضرن فقط معلم ازشون درس نمی پرسه
2
0
18
بارندگی تو ایران مثل درس خوندن دانشجوهاشه .... همه چی دقیقه ۹۰ ی
2
0
13
تو یه جمعی بودیم یه پسر ۳ ساله وسط بازی کردن به مادرش گفت:مامان اگه پیر شدم رفتم تو هوا تو چیکار میکنی؟ مادر گفت بند میندازم خودم میکشمت پایین بعدم به هم های فایو دادن بچه دوید رفت. پشمام از مکالمه ریخته بود که مادره گفت تو کتاب داستانش نوشته پدربزرگ پیر شد و به آسمان رفت
1
0
12
زنه یه نسبت فامیلی دوری با ما داشت یه روز تو یه جمعی خدمتکار پرسید شما با هم قوم و خویش هستید ؟( ظاهری به هم شبیه بودیم) ایشون گفت نه. حالا مادر طرف فوت شده ننه ی ما تصمیم گرفته بود بره سر سلامتیش منم نذاشتم بره 💅
3
0
52
تا به امروز: هر کی به نحوی آزارم داده به میزان متناسب با رفتاری که باهام کرده ، ترکیده
2
0
15
من یه مادر و فرزند دقیقاً با همین شرایط میشناسم خونه زندگیشونو فروختن که مهاجرت کنن پدر خانواده با پولا و دوست دخترش میره خارج ، دختره دوست آبجیمه با معنای واقعی کلمه دوباره از صفر شروع کرد با یه بچه ۸ ساله
سال ۹۵با پسری آشنا شدم شد همه زندگیم همه چی خوب بود باهم زبان خوندیم کار کردیم طلا خریدیم اقدام کردیم برای مهاجرت🙃💔 ۶سال گذشت بلاخره وقت رفتن رسید طلا ، خونه،ماشین،لوازمخونه همه رو فروختم تونستیم یه خونه تو غربت بخریم💔 ۱۲ ساعت تو فرودگاه منتظرش بودم کوشیشم خاموش بود🥲💔💔
0
0
3
برای چند لحظه بودن توی موقعیتی که آرزوی رسیدن بهش رو داشتم ، حس کردم متأسفانه بعدش بیدار شدم و همه چی خواب بود ....
1
0
9
اشتباهات زبانی در بکار بردن افعال توسط کودکان کاملاً نظام منده و شبیه به اشتباهاتی هست که زبان آموزان بزرگسال خارجی مرتکب میشن. افعال پیچیده رو با فرمول یکسانی ساده میکنن مثلاً دخترم به تشنه میگفت تِشتی یا تخم مرغ تُختی
بچه من فعلها رو اینجوری میگه: درآوردم: دری کردم پوشیدم: پوشی کردم بستم: بندی کردم امروز به نگهبان ساختمون میگفت: خندی کن. یعنی اخماتو باز کن و بخند. :))))
0
0
3