ی خاستگار داشتم که خب قرار بود ی تایمی آشنا شیم با هم،
بعد از ی هفته آشنایی ک مصادف شد با روز پسر، زنگ زده به مامانم و با کلی ناراحتی که دخترت روز پسر رو به من تبریک نگفته من ازش ناراحتم... اوی خودا موش بخورتت..
عررررر، رفتم تو مغازه میگم من اولین باره تتهایی اومدم خرید، موقع حساب کردن گفت اینم اینقدر تخفیف واسه اینکه بزرگ شدی.. لعنتی منظورم بدون دوستام بود نه مامانم 😭😭😭😭😭
اقای اسنپی که دیدی من با تلفن دارم حرف میزنم و صدای اهنگو تا آخر کردی ( اونم با این اهنگای خزت) بهتون گفتم لطفا صدای اهنگتون کم کنید نمیشنوم بیشترش کردی... منم تا مقصد با موهام شهر رو زیبا کردم باشد که جريمه شوید /:
مامان بزرگم اینجوریه که هر قرصی رو که میخواد بخوره بهم زنگ میزنه این واسه چیه؟ من کی باید بخورم؟ بخورم خوب میشم؟
بعد کافیه بگی من نمیدونم عزیزم این قرص تخصص من نیست.با جواب تو چجور دکتری هستی قهر میکنه!! :) 🥺