یه روز یه گوجه عاشق میشه،میره کیوی دختره و بهش پیام میده ولی دختره جواب نمیده اصلا انگور که انگور پیامی اومده.رفیقای گوجه میگن بیخیال حاجی این بهت پا نمیوه اما گوجه میگه وایسید آناناس که مخشو بزنم.
هرجور شده با دختره قرار میذاره ولی میره زیر تریلی و رب میشه.