من در توییتر تاریخی داشتم، حرف‌هایی زده بودم، بد یا خوب. ناچارم کردند همهٔ تاریخم رو پاک کنم تا خط تلفنم رو که مسدود کرده بودن، وصل کنند، همه‌چیز رو. گفتند بعد ازین هم فقط در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی می‌تونم بنویسم، در چارچوب همین قوانین ولی، من به این بی‌قانونی کماکان معترضم.

طبقه متوسط همه بحث‌ها رو دربارهٔ خودش می‌کنه، همون که قبلاً کنسرت همایون رفته حالا میگه باید رفت یا نرفت. من عمیقأ خوشحالم برای کارگران ترمینال غرب، برای راننده تاکسی‌ها، برای مسافران فقیر از راه رسیده مقیم میدون که ممکنه برای اولین بار لذت و شگفتی موسیقی زنده رو تجربه کنند.

مقالهٔ طارق علی نگاهی کلی به خاورمیانه است، به مصر،ایران،سوریه،لیبی و فلسطین.سرزمین‌های مغلوب همون خاورمیانهٔ فتح‌شده‌ایه که مردمانش هم به رغم اعتراض و تظاهرات،سیاست انقلابی ندارند و تغییر رژیم‌ها اثری در وضعشون نداره، «چون از پرورش سیاست مستقل ناتوانند».

مرکز شهر پدافنده؟ هم نیم ساعت پیش و هم الان؟ 😐.

و مرتجع می‌تواند به هر شکل و رنگی باشد:.

استاد چند سال پیش با ساپورت حالی به حالی می‌شد، الان مو رو اکی می‌دونه و دغدغهٔ ناف داره. گذشته از ارتجاعی که عقب روندیم و دمتون گرم، اما مرتجع از بدن ما زنان بیرون نمی‌کشد.

Onpoular opinion: حاجی یه کالایی داری، به قیمت جغرافیای خریدار هم داری می‌فروشی. خوشم میاد این روانشناسان تئوری از فروش کالاشون استخراج می‌کنند.

یادآوری که یکی متون مورد تحلیل فردریک جیمسون در مورد ادبیات جهان سوم، داستانی از این مرد درخشانه، زالا نوشتهٔ عثمان سمبن.

در بین خانواده‌های برخوردار هم رتبه یک کنکور شدن دشواره و قطعا این بچه هوش و تلاش و پشتکار داشته و دمش گرم. دردناک ولی اینه که دیگه سال‌هاست بچه‌هایی با همین هوش و تلاش و پشتکار نمی‌تونند در فضای رقابت مالی و همین رقابت در سطح روانی کنکور بالا بیان، چون پولش رو ندارند.

واقعا کله‌ام خراب میشه که فیدیبو جدیدا هر کتابی (حالا به‌ویژه در حیطه های تخصصی‌تر، مثلا علوم اجتماعی) که من می‌خوام رو پی‌دی‌اف می‌فروشد. آدمیزاد پول میده بالای اپ شما که ePub بگیره و بتونه رو گوشی راحت بخونه کتاب رو، پی‌دی‌اف به چه درد می‌خوره رو اپ کتاب‌خون؟ 😡.@Fidibobooks.

پدرم متولد ۱۳۲۱ و فرزند جنگ جهانی دومه. همیشه تاریخ معاصر ایران رو با سن پدرم می‌سنجم، مثلا ۱۱ ساله بود که کودتا شد یا ۳۶ ساله که انقلاب. وقت تولدش پدربزرگم و برادرش و خانواده‌ها با هم زندگی می‌کردند. صبح‌ها پدرش می‌رفته سر کار و عمو می‌رفته در صف نان. تقسیم کار این‌طور بوده.

بالا عکس آقای عثمان سمبن بود که متاسفانه نه داستان ایشون و نه رمان آقای لو شون چینی که مثال‌های اصلی فردریک جیمسون هستند، به فارسی ترجمه نشده، ولی فیلم همین رمان‌های عثمان سمبن رو خودش ساخته و میشه دید. لینک کانال تلگرام هم.

مقالهٔ کلاسیکی از فردریک جیمسون که به نظرم ورای نقد ادبی (که بنده صاحب‌نظرش نیستم)، تمایزگذاری جالبی بین نگاه متفاوت شرق و غرب به دستگاه بازنمایی غربی و مشخصاً رمان داره و تفاوت جالبی بین این رمان‌ها با ادبیات معیار در غرب می‌گذاره. قابل‌نقد، اما جالب.

من واقعاً سواله برام در دوران ۱۲ روز جنگ چه اتفاقی افتاد که تعبیر به همبستگی ملی شد؟ ملت جونشون رو برداشتند و فرار کردند همبستگیه یا از ترس چپیدند تو خونه‌هاشون و کاروبار رو تعطیل کردن؟ یعنی کلاً تو خیابون ما رو نبینید همبستگی با شماست؟ هی هم تشکر می‌کنند، به خدا قصدمون این نبود.

دیگه مقدمه‌اش رو بخونید، گفتم، در مقدمه به وضوح تحت تاثیر بحث‌های توییتری هستم :))).

هفتهٔ پیش بحث‌هایی بود دربارهٔ خارج رفتن طبقه متوسط و امکاناتش پیش از انقلاب. این مقالهٔ کوان هریس توضیح درخشانیه بر چرایی این امکان و چرایی از میان رفتنش، نه فقط در ایران، بلکه در کل منطقهٔ خاورمیانه و شمال آفریقا. الگویی تاریخی از شکل بندی دولت در منطقه.

«پس از جنگ نظرسنجی کردند، رفع فیلترینگ پردرخواست‌ترین مسأله مردم بود» اصلاح‌طلب: متخصص مبتذل کردن مطالبات مردم، تقلیل خواست مردم به صدای شجریان و مجوز کنسرت و رفع فیلترینگ. نتایج نظرسنجی رو منتشر کنید تو رو خدا. از مردم سیستان و کردستان و ایلام هم پرسیدید یا فقط گعدهٔ خودتون بود؟.

RT @kamran_a_m: سلام. پیرو توییت کوت‌شده، با توجه به افزایش لطف و اعتماد شما عزیزان و ضرورت پاسخگویی و ارائه خدمات گسترده‌تر و سریعتر، ما….

واقعا اتفاق هولناکی که در ایران افتاده و درباره‌اش حرف نمی‌زنیم،همین سوتغذیه ناشی از فقره. زمانی در ایران خدمات رفاهی دولتی به حدی بود که ما حداقل گرسنه نداشتیم، حاصل عقب‌نشینی دولت از وظایفش (با همدلی مردمی که حرفهای بازار آزادی‌ها رو به جان خریدند) افراد گرسنه و مرگ از بیماریه.

جسارت نباشه ولی واقعا مایه تعجبه، وقتی می‌خواهید بنویسید فکر نمی‌کنید آیا من تابه‌حال واژه‌ای در زبان فارسی دیدم که «یه» یا «یک» حرف باشه؟ آیا نوشتن «ی» به عنوان یک کلمه، حتی در محاوره، با ساختار نوشتار فارسی سازگاره؟ آیا ترس از هکسره باعث شده کلا «ه» بدبخت رو فراموش کنید؟.

زن عموی پدرم گویا مشکلات روانی داشته و دست بزن هم داشته، خیلی قدیم‌ها، دهه ۳۰ و ۴۰ با یه آهنی چیزی زده تو سر عموی بابام و عمو رو کشته. خانواده هم دیدند آبروریزیه، صداش رو در نیاوردند که قتل رخ داده، مرحوم رو دفن کردند و بابابزرگم هم تا سال‌ها خرج زن‌عمو و بچه‌هاش رو می‌داده😐.