بیا ماشین کلاسیک بخریم بریم سمت غرب باهاش، گری مور و بی بی کینگ گوش بدیم تو راه، من مثل آدم نشینم رو صندلی، کمربندمو نبندم،
برگردم تکیه بدم به داشبورد ماشین، سیگارمو روشن کنم و باد بره تو موهام، عینک آفتابیمو بذارم رو چشمم تا آفتابی که میتابه رو صورتم چشممو نزنه، و خیره بشم بهت.