بایدبه این مرحله از دردمیرسیدم
ورنج وآسیب راتجربه میکردم تامیفهمیدم میتوان خم شدامانشکست
میتوان به عمق سیاهی واندوه رسیدونمرد
من بایدبه این درجه ازبیپناهی ورنج میرسیدم تابفهمم من شجاعم
لبهپرتگاه ایستادم وازسقوط نترسیدم
انتهای اندوه را دیدم وخود را درقعر ناملایمات حس کردم ونمردم