دیروز رفته بودم خرید یهو یه مرد از کنارم رد شد دستشو یجوری گرفت که بخوره به سینههام!برگشتم با کیفم محکم کوبیدم تو سرش٫داد زدم بیناموس عوضی گوه خوردی میخواستی به من دست درازی کنی٫همه جمع شده بودن دورمون از حرص و عصبانیت میلرزیدم ولی حداقلش خوشحالم که تونستم از حقم دفاع کنم!