کاتبِ اَدبار Profile Banner
کاتبِ اَدبار Profile
کاتبِ اَدبار

@lettermag_

Followers
1,033
Following
564
Media
117
Statuses
3,123
Explore trending content on Musk Viewer
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
8 months
الهی من بمیرم. مادرم متن‌هایی که توی تلگرام به‌شون علاقه داره رو بلد نیست سیو یا کپی کنه، توی دفترچه‌ش می‌نویسه.
78
36
4K
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
6 months
تنها اصل ثابت در جهانْ تغییر است. • هراکلیتوس
5
14
339
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
‌ ‌ گویی مرا برای وداع آفریده‌اند • نصرت ‌
0
32
321
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
انسان حیوانی غمگین است | کی‌یر‌کگور
2
12
264
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
کم‌رنگِ جماعت شو.
0
16
226
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
أريدُ الاِبتِعادْ عَنكَ، أتُرافِقني!؟ می‌خواهم از تو دور شوم، مَرا همراهی می‌کنی؟ • نزار قبانی
1
9
203
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
و گوش‌هایش چون پردۀ بکارت آهوهاست • براهنی
9
6
145
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
2 months
«از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است» فال سعدی ۱ تا ۶۳۷
50
1
146
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
6 years
اگر اصلاح طلبی چهره داشت
Tweet media one
1
9
116
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
9 months
سهراب سپهری در حال خواندن چه شعری‌ست؟
Tweet media one
34
3
124
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
ذکر شب؛ «و عشق، هر کسی را به خود راه ندهد. و به همه‌جایی مأوا نکند. و به هر دیده روی ننماید.» • مونس العشاق | سهروردی
0
4
123
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
2 months
به سرو گفت کسی میوه‌ای نمی‌آری؟ جواب داد که آزادگان تهی‌دستند شیخ اجل
@payman_injaast
اِخوانیات
2 months
-جوانی‌ها | بیژن الهی
Tweet media one
5
30
468
5
3
117
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
"اگر اندوهی در دلی است، آن دل از آنِ من است." تذکرة الاولیاء | عطار | ذکر خرقانی
0
4
110
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
شکستن امواج ۱۹۹۶ | لارس فون‌ تریه
Tweet media one
6
2
108
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
مصیبت شب؛ جز ما کسی به بی‌کسیِ ما نمی‌رسد • شیخ المعانی
1
8
108
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
ذکر روز؛ زندگی یک مرگِ به تعویق افتاده است. شوپنهاور
0
6
111
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
Tweet media one
4
7
106
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
ذکر روز؛ ابلیس پیشوای عاشقان بود • عطّار
1
8
108
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
ذکر کاتب؛ منی که نامِ شراب از کتاب می‌شُستم زمانه کاتبِ دکّانِ مِی‌فروشم کرد! • طالب آملی
0
6
109
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
ذکرِ شب؛ از سرِ کویَت نبردم حاصلی جز خونِ دل پاک‌دامن آمدم آلوده‌دامان می‌روم • خاقانی
3
4
104
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
مناجات؛ خداست آدمی آنگاه که رویا می‌پروراند • هولدرلین
2
9
100
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
ذکر یار؛ تو را بی‌کس یافتیم؛ همۀ یاران رفتند به سوی مطلوبان خود، و تنهات رها کردند. من یار بی‌یارانم. • شمس تبریزی
1
8
98
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
به خیابان بنگر، خیابان‌ها مالامال از آدم‌هایی است که هنوز نمرده‌اند. • بکت
0
2
99
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
در این جهنّمِ پُرواژه چه دیر دانستم بهشتِ من خاموشی‌ست • ضیا موحد
0
5
98
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
دیدی که یار چون ز دلِ ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت • خاقانی
0
8
97
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
ساقی به دست باش که غم در کمین ماست. حافظ
1
5
94
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
بس که من از تو بی‌وفا خواسته‌ام وفا کنی هر نفسی که می‌کشم بوی وفات می‌دهد • کمال جندقی
0
6
91
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
10 months
هیچ بارانی شما را شُست نتواند • اخوان
0
4
86
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
کجا دیدی که بی‌آتش کسی را بوی عود آمد؟ • مولا
Tweet media one
0
3
85
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
خیلی غریبم.
7
1
86
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
ادبیات مانند فسفر است: بیشتر از هر زمان، وقتی می‌درخشد که در حال مرگ است. بارت | درجهٔ صفر نوشتار
0
3
88
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
آیین ما آیین مرگ نیست | پل الوار
0
2
84
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
ذکر شب؛ دیدم که برنداشت کسی نعشم از زمین خود نعش خود به شانه گرفتم گریستم • عفیف باختری
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
دیدی که یار چون ز دلِ ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت • خاقانی
0
8
97
2
7
82
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
10 months
معشوق بودنْ فناست و عاشق بودنْ دوام. • ریلکه
1
5
79
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
9 months
«کلّ مکان لايؤنث لايُعَوّل علیه» هر مکانی که زنانگی نداشته باشد اعتباری ندارد • ابن عربی
0
3
81
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
اگه زبونم لال یه روزی مُردی، چه آهنگی به یادت گوش بدیم؟
79
0
79
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
6 months
من بندهٔ آنم که خموشی داند • مولا رومی
1
6
76
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
ذکر و وِرد شب: گه چنان تنگـ خفته در آغوش که دو تن را بس است پیرهنی • شیخ اجل
Tweet media one
5
1
76
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
2 months
ذکر؛ به غم مباش که ما را هنوز بر یادی. خاقانی
2
3
83
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
چگونه بنویسم: دست‌های احمدرضا احمدی
Tweet media one
5
4
74
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
ذکر؛ جانا روا نباشد خون‌ریز را حمایت • حافظ
1
2
70
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
تمنای شب؛ ای کاشکی من آن کفر بودمی که دینِ اوست. • عین القضات
0
1
71
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
وحشی‌خوانی از یک تا ۳۹۷
58
0
71
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
11 months
بیا فالت بگیرُم. از هفتاد سنگ قبر رویا! از ۲۳ تا ۳۲۳ یه عدد بگو. هم فاله هم تماشای شعر
72
1
68
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
او بلد بود پلک‌هایم را ببوسد.
0
5
68
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
«امروز مادر را به خاک سپردیم. حالا دیگر به طورِ کامل بی‌دفاع شده‌ام. دیگر هیچ‌کس مرا در دنیا چنان دوست نخواهد داشت» • تارکوفسکی
Tweet media one
0
5
64
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
9 months
ذکر شب؛ «اندوه چو روزی است، می‌باید خورد» • ابوالفرج رونی | قرن پنجم
1
3
67
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
ذکر شب: امیدِ معوق، به رنج تبدیل می‌شود. • بکت
0
5
61
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
تمنای شب؛ به سرو گفت کسی میوه‌ای نمی‌آری؟ جواب داد که آزادگان تهی‌دستند • شیخ اجل
2
0
68
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
مویه به شب؛ که همچو چشمِ صُراحی زمانه خونریز است • حافظ
0
3
67
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کَش | ذکر بغل
4
1
65
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
8 months
هیچ حیوان درنده‌خویی نیست که بویی از شفقت نبرده باشد و من بویی از شفقت نبرده‌ام پس حیوان نیستم. • ریچارد سوم | شکسپیر
0
3
62
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
اسمِ تو مثلِ عطرِ ریخته است • نشیدالأنشاد [ده قرن قبل از میلاد]
0
4
64
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
من تنها نیستم، اشیاء همراهان من‌اند. | هنری ماتیس
0
3
66
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
ذکر؛ چون چنین است جوانی، چه امید از پیری روز اگر تیره بُوَد، شام چه خواهد بودن؟! • آزاد همدانی
0
0
64
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
آخرین جمله‌ۀ فرانسوا رابله قبل از مرگ: «پرده‌ها را بکشید. کمدی تمام شد.»
1
3
64
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
گفتم چشمت، گفت که بر مست مپیچ گفتم دهنت، گفت منه دل بر هیچ گفتم زلفت، گفت پراکنده مگوی باز آوردی حکایتی پیچا پیچ • ذکر ابوالخیر
2
2
63
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
2 months
شب میخی‌ست که در سینۀ دردمندم کوبیده می‌شود. البیاتی
1
0
62
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
11 months
ذکر شب جُنید؛ گفتند هیچ چیز فاضل‌تر از گریستن هست؟ گفت: «گریستن بر گریستن»
0
4
61
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
واگویۀ روز؛ هیچ امکانی برای رشوه دادن به رنج نیست. خاطرات سوگواری | رولان بارت
1
7
58
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
‌ ‌ می‌دهد رخنۀ دیوار ز گلزار خبر لطفِ اندامِ تو از چاکِ گریبان پیداست • صائب ‌
2
3
60
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
آسمان کَشتیِ اربابِ هنر می‌شکند تکیه آن به، که بر این بحرِ معلّق نکنیم
Tweet media one
0
4
62
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
واقعا ایران درودی گفته بود شاملو در جواب نقدهای نادرپور به شعرهایش، بلندبلند می‌گوزید؟!
5
0
62
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
من از بلاد غریبم نه از دیار حبیب!
3
0
58
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
اروتیک‌ترین کتاب یا بخشی از یک کتاب که خواندید؟
47
2
57
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
ذکر روز؛ دست بردم که کِشم تیرِ غمش را از دل تیرِ دیگر زد و بردوخت دل و دست به‌هم! • وصال شیرازی
3
2
56
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
9 months
فال شعر آلمان! از بین [۴۰_۱۷۵] یک عدد انتخاب کنید مترجم: تورج رهنما
47
0
56
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
تعقیبات سحر؛ چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم آشیان کردم تصور خانهٔ صیاد را • صائب
2
4
57
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
ذکر صائب؛ گویند به هم مردمِ عالم گِلۀ خویش پیشِ که رَوَم من؟ که ز عالم گِله دارم
1
4
58
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
مدح روز؛ شوقِ لبت برد از یادِ حافظ درسِ شبانه وردِ سحرگاه
0
1
60
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
8 months
ای غم! همه‌وقت می‌توان کُشت مرا از راه رسیده‌ای بیاسای دمی • صفاهانی
@khonyagare
خنیاگرِ اَبرها
8 months
چگونه می شود یک شاعر را کُشت؟
4
0
26
0
5
56
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
11 months
پولادپاره‌هاییم! آهن‌رباست عشقت • مولانا
0
1
57
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
10 months
ذکر روز؛ گرچه دلتنگی حقیقت نباشد، اما باشد. • مقالات شمس
0
2
54
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
اوحدی ابتدا به ماه و سپس به قفسۀ سینه‌اش اشاره می‌کند: یوسفی چون تو سزاوار چنین زندان نیست
2
1
56
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
ناگهان، نه، سرانجام، سرانجام، دیگر نتوانستم، نتوانستم ادامه بدهم. متن‌هایی برای هیچ | ساموئل بکت
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
سطر اول محبوب شما چیه؟
10
1
18
4
3
59
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
8 months
آتیش داری؟
2
5
55
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
8 months
ذکر شب؛ مردان چون خدایانند بر سینۀ زنی زاده می‌شوند و می‌میرند • ژول میشله
0
2
55
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
من بیهوده بر سرِ آنم؛ که جای زخم را پیدا کنم • بودلر
1
2
56
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
6 months
ذکر شب؛ گفتارت همچنان برازندۀ توست که زخم‌هایت. • شکسپیر
1
0
51
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
10 months
از بس که رفو زدیم و شد چاک این سینه همه به دوختن رفت • حیاتی گیلانی
2
2
55
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 year
داریوش شایگان در کتابِ جنونِ هشیاری به نقل از پروست: «در گل‌های بدی، این کتابِ ممتاز، ترحم ریشخند می‌زند، فسق و فجور صلیب بر خود می‌کشد، و تعلیمِ عمیق‌ترین آموزه‌های الهیات به شیطان سپرده می‌شود.»
Tweet media one
Tweet media two
@Monaafaat
مُنـٰافـٰاتْ
1 year
کاری از شایگان راجع به بودلر را نظر چاپ کرده‌ست، کسی تورقی کرده ببیند چطور شده؟
5
0
14
1
2
53
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
ذکرِ عصرِ بارانی؛ انگورِ مِی نگشته به مینا نمی‌رسد • بیدل
1
2
54
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
6 months
بُوَد آیا که خرامان ز درم باز آیی؟ • عراقی بود آیا که شود بختِ منِ خسته بلند؟ • خواجو بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند؟ • حافظ بود آیا که ز بنیاد بر افتد آن رخ؟ • صوفی هروی بود آیا که من آن شکلِ همایون بینم؟ • جامی
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
6 months
بُوَد آیا؟
5
0
30
4
3
55
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
ذکر سنایی؛ ما را میفگنید که ما اوفتاده‌ایم
0
3
52
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
هیچ‌کس هست از برادرانِ من که چندانی سمع عاریت دهد که طَرْفی از اندوهِ خویش با او بگویم؟ مگر بعضی ازین اندوهانِ من تحمل کند. این‌چنین دوستِ خالص کجا یابم که دوستی‌های این روزگار چون بازرگانی شده است. • سهروردی
3
4
54
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
8 months
ذکر سوگوار شب؛ آرمیتا گراوند
2
4
52
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
6 months
من این مرگ را به جان می‌خرم، گرامی خواهم خفت. خشنود کردن خدایان آن جهان، بایسته‌تر از خشنود کردن خداوندان قدرت در این جهان. • آنتیگونه
1
1
53
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
9 months
مادرانی بودند که سپیده‌دمان دیوانه می‌شدند • آنتونیو گاموندا
1
1
52
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
دل حامله گشت غم همی زاید. خاقانی
0
2
53
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
ذکر شب؛ ما را دماغِ شُکر و شکایت نمانده است • بیدل
4
1
53
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
10 months
دلِ رمیدۀ ما را به چشمِ خود مسپار سیاه‌مست چه داند نگاهبانی چیست • صائب
0
2
48
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
خلوت‌نشین؛ تنها می‌خوابیدم      بیم آنکه ترکم گوید                                تنهایی! • آدونیس
0
0
53
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
7 months
حق جانِ جهان است و جهان جمله بدن | حموی
Tweet media one
0
0
52
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
5 months
با ملال و تکرار چه کنیم؟ سیزیف چه شکل و جانی به اون سنگ داد؟ نداد؟ چه تضمینی وجود داره از دلبر دلزده نشید؟ از داریوش خسته بشید چی؟ شرابی که برام آوردی دیگه منو نمی‌گیره. اگه ته چاه موندم، صدای مادر نجاتم می‌ده یا افتادن آبگینه از دست سعدی؟
2
6
52
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
1 month
معمولاً احساس تنها بودن در جهان با حسّ نخوت‌آمیزِ تکبّر و برتری‌جویی همراه است. من انسانیّت را یکسره تحقیر می‌کنم؛ افرادِ دور و برم به‌نظرم پست، زبون، کودن، آزمند، خشن، تنگ‌نظر می‌رسند. از تنهایی نمی‌ترسم! آن را خدای‌گونه می‌بینم. | ارنستو ساباتو | تونل | مصطفی مفیدی |
3
2
53
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
3 months
نجوای شام؛ الحلم جنین الواقع | رویا جنین واقعیت است. • شهید حلاج
0
1
52
@lettermag_
کاتبِ اَدبار
4 months
ذکر ولنتاین؛ یار می‌باید و نمی‌آید غیر می‌آید و نمی‌باید • جُغَتایی
1
1
50