سوپر پاور فقط "توانایی به تعویق انداختن لذت".

من که روبیکو تو ده‌ ثانیه حل می‌کنم و زندگیم کیریه

زندگی وقتی قبول می‌کنی اون پیراهن بود، افسار نه.

"رنگ رخسار خبر می‌دهد از سر ضمیر"

تاحالا به هیچکس واقعیتمو نگفته‌ام.

روان درمانی؟ روان در ما نی.

نسخه اسپانیایی این توییت: داری زندگیتو می‌کنی که یهو یاد ارتدوکس می‌افتی و خایه می‌کنی.

یالوم تو کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال، از مراجعی می‌گه. خانمی که همیشه موقع نظافت، بخشی از خونه رو تمیز نمی‌کرده. درواقع تمام کار رو انجام نمی‌داده. یالوم می‌گه رفتار این فرد ریشه در ترس از مرگ داره. درواقع نمی‌خواد کار تموم بشه. چرا که "تموم شدن" درنظر روان اون فرد یادآور مرگه.

تو رفتی ولی زید تو تو کف من موند.

من آمده‌ام Y Y من آمده‌ام.

ما از آنها که دیت جنگل می‌بردند، با تشکیلات‌تر بودیم.

من وضعیت مالی خوبی ندارم عزیزم. دیت دوم می‌برمت پارک جنگلی.

تنها کسی که ممکنه از پیشنهادم واسه دیت تو جنگل استقبال کنه، مدیرعامل محیط زیسته.

دیت می‌رود ز جنگل صاحبدلان خدارا من اهل قیچی هستم خواهد شد آشکارا

بنظرم وقتشه دخترا دیت تو جنگل با پسرارو بذارن کنار و قیچی رو شروع کنن

در من دختری پس از قبول دیت در جنگل، بِکَن خطاب شده است.

قیچی کنندگانیم ای دیت بنده برخیز.

دیتا = دیت با لهجه اصفهانی

دیتا دوم ببرش جنگل، رهاسازیش کن.

هوا را از من بگیر. (ادامه نداره)

افسار را از من بگیر پیراهن را نه.