یک معمولی که راجع به خیلی چیزها هیچ اطلاعاتی نداره.
به تصویرسازی و نقاشی علاقه داره و برای ارتباط گرفتن با آدمها ازشون استفاده میکنه.
«زن، زندگی، آزادی»
اگر زمانی تمایل داشتید کل نقاشی هامو مرتب و یکجا ببینید، یک سر به پیج اینستام بزنید. اینستاگرامم تنها جاییه که من تقریبا کل کارهامو مرتب توش آپلود میکنم.
انقدر نگید به اینم عادت میکنید به اونم عادت میکنید. ما به هیچکدومش عادت نکردیم. نه به کرونا، نه گرونی، نه حجاب، نه تبعیض، نه قتل، نه هیچ جنایت دیگهای. ما عادت نکردیم، ما فقط مدام سرکوب شدیم و صدامون خفه شده. ما تحمل کردیم، عادت نکردیم! تحمل هم یک حدی داره بالاخره ...
یکی دیگه از نقاشیهای آبرنگ سال ۲۰۱۸. یادمه اینو از کودکی خودم الهام گرفتم و خیلی دوسش داشتم.
این نقاشیم رفت استرالیا در حالی که خودم تو ایران گیر کردم. :')
اینو وقتی ۹ سالم بود کشیدم. بعد با کلی هیجان رفتم به یکی از فامیلامون نشونش دادم گفتم میدونی من "چنننند روووز برای اینکار وقت گذاشتم؟"، اونم کلی هیجانزده شد گفت "چند رووز؟!"، گفتم "دو سااااعت!".
امروز دیدم یک آرتیست فرانسوی دوتا کار ازم استوری کرده. از اولی تعریف کرده و دومیه که این نقاشی بود رو بدون هیچ حرفی فقط استوری کرده.
با خودم گفتم احتمالا میدونه چه خاک پردردی داریم و خواسته همدردی کنه.
این کارو برای آبان خونین و هواپیمایی که زدید کشیده بودم.
Pride month 2021
دوست داشتم نقاشی جدیدمرو برای جامعه LGBTQ+ بکشم، بخصوص رنگینکمانیهای ایران از جمله "علیرضا فاضلی منفرد"، قربانی توحش و تعصب جامعهی همجنسگراستیز ایرانی.
تصویرسازی من برای محصولات برند polar bear. ☘️
در حال حاضر این کار در کنار کار آرتیستهای خفن ایرانی تو تقویم جدید پولاربر چاپ شده که وقتی برسه دستم عکساشو اینجا میذارم.
از محدود نقاشیهایی که تونستم تو این دو سال اخیر برای خودم بکشم. تصمیم داشتم یک مجموعه سامورایی بکشم که متاسفانه هنوز این تصمیم رو هواست.
مدادرنگی روی دفتر polar bear / از سال ۲۰۲۱
یک دفتر طراحی دارم که مدتی همه جا با خودم میبردمش. بعد متوجه شدم اغلب آدما نمیدونن قبل از باز کردن و نگاه کردن دفترت باید ازت بپرسن. منم تو اون دفتر اسکچایی داشتم که دوست نداشتم همه ببینن. واسه همین دیگه با خودم جایی نبردمش.
.
(این یک ورق از اون دفتره که مشکلی ندارم کسی ببینه)
یک کم وضعیت خونهداریم بهتر بشه جام هم راحتتر بشه میتونم دوباره مثل قبل بشینم از رو انیمهها کارهای رنگی تمرین کنم. الان وسط کار همش میرم آشپزخونه آشپزی. 🙄
تمرین از حیوانات (فعلا گربه) با گواش.
تعطیلاتم تقریبا شروع شده و دوباره وقت دارم رنگی کار کنم. فوری رفتم سراغ گواشهام. جدیدا هم خیلی علاقهمند شدم حیوانات مختلف رو یاد بگیرم.
یکی از عزیزترین کارهام برای خودم این کارمه.
این کارو سال ۲۰۱۹ توی مسافرت با رواننویس خیلی بداههطور توی دفترم کشیدمش. واسه همینم دوسش دارم. چون توقع نداشتم خوب بشه.
یک وقتهایی سرحالم، احساس میکنم میتونم هر چیزی طراحی کنم. یک وقتایی هم احساس میکنم حتی یک خیار بلد نیستم بکشم. تو شرایط اولی از هیجان همش پیاده روی میکنم. تو شرایط دوم هم فوری پیتزا سفارش میدم.
به هر حال تو هیچکدوم طراحی نمیکنم. :))
از کارهای ۲۰۲۱ با راپید و آبرنگ.
اگه اشتباه نکنم میشد تابستون ۱۴۰۰. یادمه موقع کشیدنش خوشحال بودم. تصورم این بود که از دردسر بزرگی بیرون اومدم و انرژی بیشتری برای نقاشی کشیدن دارم.
گفته بودم لیست غذاهارو کامل کنم اسکن میکنم میذارم. گفتم یکم مرتبترش هم بکنم بعد بذارم. واسه همین زمان برد.
شاید خیلی از غذاهای خونهی شما تو لیست نباشه. میتونید خودتون بهش اضافه کنید.
این لیست فقط و فقط برای استفاده خونگیه. هر استفاده دیگهای بدون رضایت من خواهد بود.
یادتونه درباره نقاشیهای برهنه و دفتر خصوصیم توی ۹ سالگیم گفته بودم؟
امروز تصادفی پیداش کردم. قشنگ مشخصه چون مامانم نقاشیارو میدیده دچار خودسانسوری شده بودم و مَرد برهنه نمیکشیدم کلا!
یکیشونم مثلا نقاشی مادرها دختراشونه که من بیشتر شبیه سکس گروهی کشیدمشون. :)))
این پلتفرم جدید "cara" که آرتیستها برای فرار از ai دارن مهاجرت میکنن اونجا یک ایراد و یک خوبی بزرگ داره.
ایرادش اینه که مخاطب غیر آرتیست توش نیست. همه یک مشت آرتیستن که دور هم جمع شدن کارهای همدیگهرو میبینن.
خوبیش اینه که پر از کارهای چشم نواز ساخت دست بشره. مثل اوایل اینستا.
این حیاطی که دوبار تو نقاشیهام کشیدمش در اصل حیاط خونمونه.
نقاشی سمت راستیرو با آبرنگ، نقاشی سمت چپیرو با گواش کشیدم و هر دو نقاشی نصفه نیمه رها شدن.
نمونه تمرینهای stylized اخیر در کنار رفرنسهایی که استفاده کردم. گفتم شاید برای بعضیها جالب باشه ببینن چجوری تمرین طراحی میکنم و کلا منظورم از تمرین چیه.
نقاشی با اکریلیک رو مقوا.
کارهای اخیر یک مجموعه کوچیک ۴تایی از کاراکترهای قورباغهای هستن. این کار دومه و با این که زودتر از بقیه کار شده، همچنان ناتمام رها شده.
سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ درگیر یکسری کارهای بسیار پر جزئیات راپیدی شده بودم. کارها صرفا به خاطر جزئیاتشون برام جذاب بودن و زیاد درگیر رنگ، حجم، سایه روشن و پرسپکتیو نبودم. بعدها کارهام خلوتتر شد چون درگیریهای جدید پیدا کردم. اما کارها و جزئیات اون دوره هنوزم برام جذابن.
انقدر با اینا ذوق کردم که گفتم اینجا هم بذارم.
برند دفتر طراحی پولاربر یک پکیج از دفترهاشون برام فرستاده تا من توشون طراحی کنم و به بقیه نشون بدم. :)
جلد دفترها کار آرتیستهای خفن ایرانیه و خیلی خوشحالم که دارمشون.
اینستای پولاربر: