هلیا
@itsaboutheli
Followers
1,993
Following
136
Media
1,170
Statuses
19,767
Explore trending content on Musk Viewer
#PLdaGloboNÂO
• 326782 Tweets
Robert Fico
• 274841 Tweets
Newcastle
• 79964 Tweets
Amad
• 67822 Tweets
Assassin's Creed
• 64674 Tweets
Brighton
• 58393 Tweets
Antony
• 51476 Tweets
Ubisoft
• 48117 Tweets
Gordon
• 45724 Tweets
Nkunku
• 45657 Tweets
Yasuke
• 43995 Tweets
Cole Palmer
• 43010 Tweets
Martial
• 30556 Tweets
#AtalantaJuve
• 30294 Tweets
Mainoo
• 29742 Tweets
Athletic
• 28961 Tweets
Sevilla
• 28199 Tweets
Cádiz
• 27219 Tweets
Romney
• 24863 Tweets
ジェシー
• 23028 Tweets
Bruno Fernandes
• 21525 Tweets
Nitro
• 21490 Tweets
Reece James
• 21026 Tweets
Amrabat
• 19583 Tweets
Celta
• 19539 Tweets
Hojlund
• 19167 Tweets
Mudryk
• 16042 Tweets
#CoppaItalia
• 15633 Tweets
$BRETT
• 12747 Tweets
Vlahovic
• 12191 Tweets
Reims
• 11171 Tweets
Lamptey
• 10689 Tweets
Last Seen Profiles
ما هنوز جایی نرفتیم و معلوم هم نیست که بریم، ولی از ۱۳۹۸ تا همین امروز، همیشه مطمئن بودیم اگه دست هم رو ول نکنیم، رسیدن به هیچ خواسته‌ای برای تیم دو نفره‌ی ما غیر ممکن نیست. مقصد کجاست؟ نمی‌دونم اما مسیرمون زیباست ✨
106
58
5K
شاید ده سال پیش در یک مهمونی، یکی از مامانم یه‌چیزی پرسید، مامانم خیلی نایس در جوابش گفت «راستش خیلی راحت نیستم به این سوال جواب بدم، برای چی می‌پرسین؟» و من اون موقع یاد گرفتم جواب سوالی که نمی‌خوای جواب بدی چیه.
22
164
5K
اول رفاقت کردیم، بعد به خودمون اومدیم دیدیم جدی‌جدی توی رابطه‌ایم، بعد شرایط یه‌جوری پیش رفت که حالا با هم، هم‌کار شدیم.
چه کیفی می‌ده ساختن زندگی با تو! ♥️
136
38
5K
شما سبحان‌الله سبحان‌الله سبحان‌الله پرسن هستید یا سبحان ربی العظیم و بحمده پرسن؟
67
138
4K
من واقعا خوشحالم از این که تو کون یک‌سری آدما نمی‌رم و از من خوششون نمیاد. چون به‌نظرم خیلی مهمه آدم به شکل درست و متعادلی، هم جاذبه و هم دافعه داشته باشه.
27
377
4K
وقتی طرف مقابلش صحبت میکنه جای این‌که دهنش رو ببنده صداش رو می‌بره بالاتر؛ که یعنی بذار فقط من حرف بزنم. این چیزی‌ست که در این ویدئو آزارم می‌ده.
95
35
3K
دیدار بعد از باشگاه و قبل از سرکار، در حد یک قهوه و یکمی گاسیپ و مسخره‌بازی؛ مثل این‌که گوشی‌ت رو درست سر ۲۰ درصد بزنی به شارژ.
23
15
3K
با خواهرم سریال می‌دیدیم. پاشدم براش آب آوردم و همون موقع احساس کردم چقد خودش، تخت و اتاق مشترک‌مون رو دوست دارم؛ و احتمالا بعدا چقدر دلم برای چنین شبایی تنگ می‌شه.
ثبتش کردم.
43
30
3K
من علاوه بر دوران پی‌ام‌اس و طول مدت پریود، در زمان تخمک‌گذاری هم اذیت‌های خاص خودش رو می‌شم. و نمی‌دونم بقیه هم این‌طوری می‌شن یا نه.
201
78
3K
یوگا عضلاتم رو به شکل زیباتری ورزیده کرده. پوسچر بدنم رو درست کرده. انعطافم رو بالا برده. روانم رو آروم کرده. من رو با بدنم دوست‌تر کرده. آدم دیگه چی می‌خواد از یک ورزش؟
و شش عکس، از این دو ماهی که یوگا می‌کنم.
91
28
3K
فکر کنم یک ایران فهمید چرا وقتی بردیا می‌گه «هلی بریم یکم پیاده‌روی کنیم؟» جیغ می‌زنم :)))
ما امروز رکورد پیاده‌روی‌مون رو زدیم با نزدیک ۴۰ کیلومتر در تهران. از سعادتآباد تا اوین، زعفرانیه، نیاوران، اقدسیه، فرمانیه، شریعتی، فرشته، میرداماد، ونک و در انتها دوباره سعادتآباد. کاری که دوباره تکرارش نمی‌کنیم :))
160
10
4K
29
5
2K
یکی دیگه از مهم‌ترین دستاوردهای تراپی برای من این بود که توی زندگی، نقش خودم رو بازی کنم. برای والدینم، فرزند باشم و والد و همسر نباشم. برای خواهرم، خواهر باشم و والد نباشم. برای پارتنرم، زن باشم و والد نباشم. و اندازه‌ی نقشی که دارم مسئولیت بپذیرم.
21
67
2K
اگر بتونم سه تا موقعیت انتخاب کنم که ازش خیلی بدم میاد، یکیش مواقعیه که می‌ری برای انجام خدمات زیبایی، شروع می‌کنن به سرزنش کردنت. چرا زودتر نیومدی ترمیم، چرا مراقب نبودی، چرا موهات رو اتو کردی سوخته، چرا به ابروهات دست زدی… بابا ولم کن. نتونستم بیشتر. همین‌طوری هم سختمه.
27
44
1K
من نتونستم انتخاب کنم بین این دو تا عکس کدوم رو بیشتر دوست دارم 🥺
13
2
1K
مربی‌م دید انگار فشاری که داره بهم میاد کمه، دیگه هرچی وزن بود گذاشت روم :)))
18
0
1K
نیما قربانی در یکی از کتاب‌هاش می‌گه یکی از نشانه‌های بلوغ رفتاری در ارتباط با دیگران اینه‌که فرد مقابل رو شخصی در حال تغییر ببینیم و اسیر برداشت‌های خودمون از گذشته‌ی اون آدم نباشیم. تغییر تنها پدیده‌ی غیرقابل تغییره و آدم‌ها ممکنه رفتاری که امروز دارن رو فردا دیگه نداشته باشن.
12
87
973
سی‌سال پیش، همین روزها بابای منم آزاد می‌شه. ممنونم ازش که برگشت و بابای من شد.
14
3
458
عکسی از امروز، که نزدیک سه ساعت، بدون این‌که من غر «آی خسته شدم» بزنم، پیاده‌روی کردیم و از گذشته و آینده گفتیم و خندیدیم.
3
0
413
وای واقعا مهم نیست که هوا گرمه. من یکی که دیگه شروع کردم به زمستونی پوشیدن.
9
1
405
+ عکس.
امروز فاکین هند استند زدم. یعنی واقعا فقط روی کف دو تا دستم ایستاده بودم. نمی‌دونم چطو شد که اینطو شد. خیلی خوشم اومد 🥹
2
0
50
6
1
275
ولی من امیدوارم یک‌ر‌وزی، دسته‌ای از آدم‌ها به این نتیجه برسن که درصد زیادی از مشکلات‌شون، هیچ رابطه‌ی مستقیمی با جمهوری اسلامی و آخوند و پول و این‌ها نداره و با چند دوره تراپیست رفتن می‌تونن خود‌شون رو نجات بدن.
8
16
240
مجید من رو (به زور) راهنمایی کرد که اون‌چه توی ذهنم هست رو روی کاغذ پیاده کنم و بعد، در کمتر از یک روز، بفرما. ساختش.
عکس رو هم خودش گرفته.
8
3
238
پروسه ازدواج واقعا پیچیده‌‌ست من نمی‌فهمم چطوری آدما زرتی انجامش می‌دن.
3
3
222
بدتر از این، مواقعیه که چیزی که سرش غر می‌زنن دست خود آدم نیست. مثلا طرف داره پدیکور میکنه هی می‌گه پوست شست پات چرا فلان‌طوره. نمی‌دونم. دست خودم نبوده هیچ‌وقت.
5
0
222
این‌که بابام بشینه درمورد دوست‌پسرم باهام صحبت کنه یه‌چیزی بود که فکر می‌کردم حالاحالاها قفلش باز نشه، ولی شد :))
1
1
210
چون که واقعا خودتون گفتین بذار.
اسم این حرکت chin standئه و سرشونه کمک میکنه فشار کامل روی گردن و چونه نیفته. البته من هنوز نمی‌تونم بدون آجر وزن خودم رو کنترل کنم.
خسته می‌شین اگه هرروز که می‌رم یوگا عکسش رو اینجا هم بذارم مثل اینستاگرم؟
21
0
63
4
0
202
فقط یکی که چشمش رو عمل کرده می‌تونه بفهمه عمل چشم چقدر خوبه. چی بود عینک آخه؟
12
2
188
یه پسری هست توی اینستاگرم هر سه چهار ماه یک‌بار دایرکت می‌ده ازم می‌پرسه: «هنوز تو رابطه‌ای؟» من می‌گم بله و می‌ره پی کارش تا سه چهار ماه دیگه.
7
0
193
چون دیدم برام نوشته «رود باش اما بمون، اشک شو اما نه تو غم؛ تو اوج خنده. یادت نره زندگی، یه وقت یادت نره زنده‌ای… »
11
9
182
مهم‌ترین چیزی که توی کار یاد گرفتم اینه‌که توجیه و توضیح به درد هیچ‌کس نمی‌خوره. گند زدی؟ بگو ببخشید و گندت رو جمع کن.
3
6
185
«ما قيل بالأعيُن لا يُنسىٰ.»
آنچه با چشم‌ها گفته شده، فراموش نمی‌شود.
0
19
180
امروز وقتی از اسپای هانا اومدم بیرون متوجه شدم بردیا واقعا دوسم داره که چنین هدیه‌ای بهم داده. یعنی واقعا این ۳ ساعت از عمرم حساب نشد :))
6
0
166
و لباس؛ خودش اتو می‌شد.
2
1
166
چقدر عجیب که آدم بلافاصله بعد از به زبون آوردن نیاز‌ش، ازش بی‌زار می‌شه و دیگه نمی‌خواد. ارزشش رو از دست می‌ده انگار.
1
9
161
همیشه وقتی از پیش بردیا برمی‌گردم، لپام از خنده درد میکنه. مهم نیست با چه حالی می‌رم پیشش. همیشه وقتی برمی‌گردم خوشحالم.
3
0
157
اگر مشکل مالی داشته باشی، خانواده‌ت باهات خوب رفتار نکنن، کمی احساس افسردگی بکنی، از دانشگاهت بدت بیاد و بی‌کار باشی، یعنی سختی کشیده‌ای. درغیر این صورت «تو که لای پر قو بزرگ شدی» و همه‌ی دستاوردهات بی‌اهمیتن.
1
1
151
نشستی سر جات، یهو زنگ در رو می‌زنن و یه‌جعبه شیرینی می‌دن دستت. یکم فکر می‌کنی که ببینی از کجا اومده، یادت میفته دیشب لا‌به‌لای حرفات بهش گفتی هوس پاریس‌برست کردی. و همونجا رقیق می‌شی می‌ریزی زمین.
2
0
151
یه چند نفر نوشتن شما قیافه‌تون مهاجرتیه، شما هم می‌رین. جدی قیافه مهاجرتی یعنی چی؟ :)))) خیلی بامزه بود.
6
0
138
ولی این خیلی بی‌انصافیه که آدم‌ها، هرروز اون کسی که از همه بیشتر «من» دوسش دارم رو می‌بینن و باهاش حرف می‌زنن و شوخی می‌کنن و می‌خندن، ولی «من»، فقط هفته‌ای چند ساعت.
0
7
134
تازه حموم بودم. اومدم توی تخت، خواهرم توی خواب و بیداری بهم گفت «هلی قشنگ برو زیر پتو مریض نشی» و همین جمله‌ش یهو قلبم رو ذوب کرد.
1
1
136
این چندروز یک سری ویدئو در یوتیوب دیدم که نگاهم رو به مقوله‌ی «برنامه‌ریزی» به‌طور کلی تغییر داد. چیزای جدید یاد گرفتم اصلا نشنیده بودم تاحالا.
10
1
134
آخرم ورداشتن یه ورق کاغذ چسبوندن پشت شیشه، که خودسر شده، اشتباه شده؛ باید ببخشین!
1
10
134
«بدی گذاشتن و رفتن اینه‌که هیچ‌وقت نمی‌تونی بفهمی اگه می‌موندی، چی می‌شد.»
0
11
125
امشب متوجه شدم احساسی که به بردیا دارم، مثل فسنجون روغن انداخته و جا افتاده طی این پنج سال. بالغانه‌‌ست خیلی همه‌چی.
1
0
130
عکس رو خواهرم، دقیقا در لحظه‌ای که داشتم خودم رو برای بابام لوس می‌کردم گرفته :)))
3
0
119
صبح پنجشنبه. تاریکی خونه. صدای بارون. صحبت‌های روزمره من و حنا توی تختمون. تکست‌های بی‌مزه‌ی مامان توی گروه مادر دختری. صدای کلید انداختن بابا و وارد شدنش با نون تازه و سرشیر.
0
0
122