یه گهی خوردم جوگیر شدم بلند شدم رفتم ختم پدر بزرگ همکلاسی تورک خرم بعد یادم نیست کدوم مادر جنده ای (اگه پیدات کنم میکنمت)
ورداشت به من گفت سیکیم میشه ممنونم این بنده خدا داداشش اومد چایی تعارف کرد گفتم سیکیم یه لحظه جا خورد کشید عقب رفت😭
اینجا طرفو دیدم اخر ویدیو مسیج خندم گرفت
کنکور عالی بود،چیزایی دیدم که باورم نمیشد آدمایی که از منم بیشتر بتخمشون بود
کسایی که انقدر احمق بودن داشتن سر جلسه گریه میکردن
منی که تازه از خواب بیدار شده بودم و شق کرده بودم
در کل همه منتظر بودن تموم شه برن سیگار بکشن
اینی که یه دختر زیرت گریه کنه رو همه بلدن وقتی یه نر زیرت گریه میکنه و عربده میزنه و پتورو چنگ میزنه به آدم حس قدرت میده حس قوی بودن حس یه مرد جنگجوی کون کن!!
اینجا شب محرم بود خانواده مسلمونو پیچونده بودم ساعت سه صبح بود ��ه بهونه اینی که هئیتم سیگار داشتم میکشیدم و خانوادم با هیئت وقتی پیتزا تو دهنم بود دیدنم(3 سال پیش فک کنم)