هدفون
@headpho43629962
Followers
29,534
Following
488
Media
793
Statuses
68,944
Bang Bang, They Shot IRAN Down. 💍👰♀️
خارجه
Joined October 2018
Don't wanna be here?
Send us removal request.
Explore trending content on Musk Viewer
SpaceX
• 392718 Tweets
D-Day
• 369630 Tweets
LISA COMING SOON
• 263547 Tweets
Normandy
• 262404 Tweets
CISF
• 235167 Tweets
wonwoo
• 132692 Tweets
#KanganaRanaut
• 112917 Tweets
Jill
• 75851 Tweets
Coco
• 72791 Tweets
WWII
• 72002 Tweets
nayeon
• 59967 Tweets
कुलविंदर कौर
• 58077 Tweets
Haymitch
• 51779 Tweets
Lakers
• 49551 Tweets
महिला जवान
• 45840 Tweets
ミャンマー
• 34975 Tweets
Hurley
• 33858 Tweets
KING KONG DANCE PERFORMANCE
• 28279 Tweets
JXW THIS MAN PROLOGUE FILM
• 28080 Tweets
Suzanne Collins
• 28063 Tweets
Dunk
• 23186 Tweets
Maddison
• 22534 Tweets
$pela
• 21915 Tweets
Stones
• 20037 Tweets
UConn
• 17053 Tweets
Southgate
• 16949 Tweets
Maguire
• 16941 Tweets
Grealish
• 16268 Tweets
Starship
• 15607 Tweets
इंदिरा गांधी
• 15335 Tweets
Indira Gandhi
• 14993 Tweets
Pharrell
• 12366 Tweets
Branthwaite
• 10093 Tweets
中村敬斗
• 10049 Tweets
Pinned Tweet
خواهر دوستم افسردگی شدید داره. بای‌پولاره و سابقه چند بار خودکشی و رگ‌زنی داشته.
واسش یه دونه سگ شیتزو خریدن، به قدری روش تاثیر گذاشته که سعی داره قرصهاشو مصرف کنه.
هم روانپزشک و هم خانواده امیدوار شدن. اسم سگ رو گذاشتن Hope
142
195
11K
یکی کیک خریده، توییت کرده من دیگه هزینه کردم آقای رییسی. باید بمیری🤣🤣
42
457
19K
دامادمون هی عکسای یهویی از خواهرم میگرفت میفرستاد تو گروه و می‌نوشت:زنمه.دوستش دارم.زنمه،بدون اون دنیا قشنگ نیست و از اینجور جملات.
بهش گفتم اینقدر چرب بازی درنیار تو گروه.خصوصی مسیج داده که: خواهرت خیلی از خودش ایراد میگیره.اعتماد به نفسش اومده پایین.باید یه کاری کنم خب.
320
144
12K
پسر دوست مامانم قبلا خواستگارم بوده.بعد سالها، مامانش یهویی دو روز پیش بهم مسیج داد و عکس بچه فرستاد.میگه عکس نوه‌امه.پسرم بچهاش به دنیا اومده،تو چه خبرا چه میکنی؟
گفتم عشق و حال میکنم و با پولام کشورهای قشنگ رو میگردم.
درسته کسشر گفتم ولی اونم سین کرد و جواب نداد.
409
54
11K
ازم پرسید:جدی شماها با کفش وارد خونه نمیشید؟(میخواست بگه کار بی‌کلاسی میکنیم و سطحمون پایینه).
گفتم قیمت فرش‌هایی که تو خونه ماها پهنه و پامون رو میزاریم روشون،از قیمت خونه شما بیشتره. فرش ایرانی رو اگه نمیشناسی،گوگل کن.
خفه‌خون گرفت.خارجیای پررو رو بهشون امون ندید.
255
129
10K
میگه سینه‌های دختر ٨ساله‌ام داره رشد میکنه.شوهرم خیلی عصبانی شده میگه تو مادری باید یه کاری کنی. این چرا تو این سن باید سینه‌اش دربیاد.
هر روز دعواست. چیکار کنم سینه دخترم رشد نکنه؟
خدایا ریدم به حکمتت با این بنده‌های عنت.
669
122
10K
من کارم آنلاینه.الان حدود دو هفته است که کارمو تعطیل کردم.
استرس دارم؟بله
به پول نیاز دارم؟ بله
ممکنه شغلمو از دست بدم؟ بله
آیا ترسیدم؟ خیر
من از دست دادن هیچ‌چیزی نمیترسم چون قراره بیشترش رو به دست بیارم.
هموطن اون مغازه کوفتی رو ببند.تا کی خودخواهی؟
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
406
5K
9K
١) اولین سالی که تهران شروع به زندگی کردم، از پارک هنرمندان خیلی خوشم میومد و برام جذابیت داشت.یه بار نشسته بودم و بدمینتون بازی دو تا پسر و یه دختر رو نگاه میکردم که دختره اومد جلو بهم گفت این دوست ما از تو خوشش اومده.میخوای بیشتر آشنا بشید؟
واقعا پسر زیبایی بود.قدبلند و خوشتیپ
369
310
9K
وقتی نزدیک زمان پریودم میشه،بهم مسیج میده: حالت خوبه؟قراره پریود بشی.دلت شیرینی میخواد؟
موقع پریود هی دلداری بهم میده که بگو چیکار کنم برات؟مشکلی داری بگو حل کنم.
بعد پریود کلی بهم روحیه و انرژی میده و میگه روزای سخت تموم شد.
واقعا اپلیکیشن خوبیه و ازش راضی‌ام👌
290
156
9K
به شخصه هرگز آخوندی رو ندیدم که به طور عملی،موقع تذکر حجاب یا پرت کردن یک دختر تو ون گشت ارشاد، بیاد جلو و بگه این رفتار درست نیست.
پس برید درتون رو بزارید با راه انداختن حرفایی مثل«آخوند بی‌آزار»یا «آخوند پیر».
ما تو جنگیم سیاه‌بازها
#مهسا_امینی
#انقلاب_۱۴۰۱
185
3K
8K
خواهرزاده‌ام در رو باز کرده چشم به راه باباشه. بعد دید سردش شده، واسه خودش رفته زیرانداز آورده و کاپشن پوشیده و به انتظارش ادامه داده🥲
132
84
8K
٧)با اینکه مهاجرت کردم ولی کم‌وبیش از حال این پسر با خبرم.
حالا چرا نوشتم؟دلیل خاصی نداشت فقط خواستم یادآوری کنم ما دخترها دوست داریم به جنس مخالف اعتماد کنیم.دوست داریم محترم رفتار کنیم و احترام متقابل ببینیم.این پسر برای همیشه محترمه.شما بهش میگید اسکل؟ما میگم با شخصیت.
تمام
148
60
8K
برای اولین‌بار که خونه اکسم رفتم،اون ��اشت تو آشپزخونه غذا درست میکرد،من رفتم تو اتاقش و به تخت و پتو و در کمد و میز کامپیوتر و پرده و قاب پنجره‌اش از عطر خودم زدم.
شب بهم زنگ زد حس میکنم عطرت تو خونه مونده. دلم برات تنگ شده.
😬😬
252
34
8K
١)حدود ٣ماه، یه همخونه داشتم که رابطمون از حالت رسمی،به صمیمیت تبدیل شد.
حتی بعداً که خونه مستقل گرفتیم با هم رفت‌و‌آمد داشتیم.
یه روز زنگ زد بیا با همکلاسیای من بریم بیرون.
یه جمع حدود ١٠نفره دختر و پسر. از بچه‌های معماری تهران.
با همشون دوست شدم جوری که تولدم،دعوتشون کردم.
292
173
8K
خانومه میگه: برای اینکه لباسام همیشه بوی خوب بدن،لای لباسهای کشو، چندتا هل و چوب دارچین میذارم.
زن، این چه کاریه آخه؟مگه قیمه امام حسینی؟
149
73
8K
یکی دیگه از چیزای جالب ژاپنی‌ها، اعتقاد تاریخ مکان‌هاست.
مثلا میبینی یه خونه بسیار خفن و گرون رو به یک‌پنجم قیمت برای فروش یا اجاره گذاشتن.بعد متوجه میشی دلیلش اینه که یکی تو اون خونه خودکشی کرده.
حالا این وسط کیا میرن اون خونه‌ها رو میگیرن؟
آفرین ایرانی‌ها😂😂😂
110
55
7K
یکیو بهم معرفی کردن،فکر کردم واسه دوستیه،نگو خواستگاره.
سری اول باهام حرف زد گفت دختری که قبل ازدواج رابطه داشته رو نمی‌پسندم.گفتم پس منو نمی‌پسندی.جا خورد گفت نه حالا بعضیا گول میخورن اشکال نداره.گفتم نه والا خیلی هم دوست داشتم و لذت بردم.
خلاصه در محاسبات بنده خدا ریدم.
239
69
7K
دختره با یه پسر آلمانی ازدواج کرده میگه خیلی راضی‌ام.همه چی عالیه.
بعد تمام مخارجش با خودشه.تمام مخارج خونه و بیرون هم نصف نصف میشه.پسره تو مناسبت‌ها با یه شام خونگی ارزون سر و تهش رو هم میاره.
میخوام بپرسم ازش اگه این پسره ایرانی بود،نمیگفتی خسیسه و خوشم نمیاد؟
302
195
7K
طرف با زن خارجی ازدواج کرده بعد موقع دعوا داشته میرفته بیرون، زنش می‌پرسه کجا میری؟ اونم با عصبانیت جواب میده: cemetery
به قدری زنه شوکه میشه از جواب که دعوا رو خاتمه میده بفهمه چرا قبرستون😁
85
77
7K
خارج کشور زندگی میکنی و میری رای میدی به کشوری که ازش فرار کردی؟
کاش برگردی ایران و دیگه نتونی ازش خارج بشی و قشنگ از انتخابت لذت ببری چهل پدر پفیوز🥰
66
266
7K
برادر کوچیکم اکانت توییترمو پیدا کرده.مسیج داده خواهرم: بیا ببین این چیا می‌نویسه. خونه پسر هم رفته.
یعنی من با این سن باید جوابگوی داداش کوچولوی شاشوم باشم؟
بیا این توییت هم برو به خانواده نشون بده عزیزم که بیام ایران پاره‌ات میکنم💘
183
30
7K
به Cardi B گفتن اون موقع که استریپر بودی و لخت میشدی واسه پول،زندگیت سخت بود؟
خندید گفت نه اصلا. کارمو دوست داشتم چون قبضامو میداد، چون تونستم آپارتمان بخرم، چون تونستم ممه‌هامو عمل کنم.
این زن جوریه که هیچکس نمیتونه شرمنده‌‌ش کنه🤣
69
63
7K
١)برادر کوچکم ١۵/١۶سالش که بود، تو مدرسه بهش گفتن اگه عضو فعال بسیج محله بشه، می‌تونه سهمیه کنکور بگیره.
از اونجایی که دلش میخواست پزشک بشه و فکر میکرد سهمیه کارش رو راحت میکنه، رفت مسجد محل و ثبت‌نام کرد.
من و خواهرم شوکه شدیم ولی مامانم گفت اشکال نداره بزارین تجربه کنه.
283
228
7K
خیلی سخته آدمهایی که بهشون اعتماد داری، پشت‌سرت بهت خیانت کنن😂😂
56
42
6K
دخترخاله‌ام،تو دوران عقد وقتی باکره بود،حامله شد.بعد رفت آیودی گذاشت ولی ١سال بعدش باز حامله شد و بچه دومش به دنیا اومد.
خیلی ترسید و خوردن قرص و استفاده از کاندوم رو شروع کردن.
بچه سومش الان ٧سالشه.
زندگیش کابوس منه عزیزان. نمونه بارز اسپرم جاکش و تخمدان پفیوز.
464
57
6K
در تاریخ ثبت خواهد شد که مردم ایران، بدون رهبر، بدون بیانیه و بدون اسلحه، رو به روی حکومت ظالم اسلامی ایستاد و بالاخره صداش رو به گوش دنیا رسوند.
#مهسا_امینی
#OpIran
207
3K
6K
دیروز بدون اینکه حواسم باشه، داشتم با یک زن لبنانی و یه اسراییلی حرف میزدم که یهو مربی‌ام از کنارمون رد شد گفت« منطقه خطرناک».
یه لحظه سه‌تاییمون مکث کردیم چی میگه، بعد یادمون افتاد از کدوم کشوریم🤣🤣🤣🤣🤣
32
30
6K
شوهر دوستم اولین بار که کونشو میبینه،از ذوق با خودکار روی یه لپ کونش قلب می‌کشه که تیر ازش رد شده.همون شب دوستم به علت مسمومیت غذایی میره اورژانس.خانومه شلوارو می‌کشه پایین،عکسو که میبینه،آمپول رو دقیقا وسط قلبه فرو میکنه میگه حواسش که اینقدر به کونته،به غذات بود اینجا نبودی🤣
191
71
6K
عمه‌ام زنگ زده به مامانم که پز بده، مامان همون اول گفته خب به سلامتی حجاب رو چه میکنه؟
عمه‌ام گفته چرا همه اینو از من میپرسن؟
مامانم گفته چون واسه همه مهمه دختر چادری که باباش پاسداره و مامانش رییس چندتا پایگاه بسیجه،اونجا چه میکنه.
هیچی پز دادنش نیمه‌تموم موند😬
95
27
5K
۱۰)در حال حاضر هم کار میکنه و هم تفریحاتش رو داره. قطعا برای ما، دست گرفتن لیوان مشروب،به باتوم شرف داره.
من وقتی یه جوجه‌بسیجی میبینم،تمام خاطراتم میاد جلو چشمم.
ایدئولوژی مذهبی واقعا کثافت محضه. از هر طرف نگاه کنی، جز سیاهی و تباهی چیزی نیست.
تمام
67
35
5K
از پدرم یه تیکه زمین ارث رسیده که میخوایم بدیمش به برادر کوچیکم. همه رفتیم وکالت دادیم تا کارای زمین درست بشه.
حالا میگن:چون پدربزرگتون فوت کرده، عمو و عمه‌ها هم باید بیان امضا بدن چون از این زمین بهشون ارث میرسه.
عزیزان این چه قانون کثافتیه؟خانواده پدرمم که کسشر در کسشرن
ناراحتم
249
30
5K
وقتی پدرم فوت کرد،همه میترسیدن مادربزرگم خودشو بکشه.همش میگفت منم باید بمیرم.غذا نمیخورد اصلا.
روز هفتم پدرم،دیدیم مادربزرگم نیست.هراسون رفتن بالاپشت‌بوم که جلو خودکشی مادربزرگمو بگیرن.دیدن چادر انداخته رو صورتش داره ساندویچ گاز میزنه.آجیل هم جلوشه.
همون لحظه شیطان سجده کرد.
99
59
5K
من خیلی خیلی دیر فهمیدم زن و مرد با هم سکس دارن.جوری که وقتی دبیرستانی بودم و دیدم زنداییم جلو داییم داره بچهاش رو شیر میده، گفتم زندایی زشت نیست اگه دایی سینه‌ات رو ببینه؟
هیچوقت چهره زنداییم یادم نمیره.کاملا حیرت‌زده
298
65
5K
٩)این پسر هنوز گوشه ذهن من انسان شریفیه. اگه از دستش دادم قطعا خودم مقصر بودم که هرچی خواست یه سوتفاهم ساده رو برطرف کنه، قبول نکردم چیزی بشنوم.اشتباه کردم و تا اونجایی که آخرین بار فهمیدم، رفت انگلیس.
تمام.
154
9
5K
داشته بازی می‌کرده که یهو همینجوری در حالت نشسته خوابش برده.
این دیگه چه آپشنیه بچه‌ها دارن؟😂😂😂
186
27
5K
دختره نوشته:کاش تو قرن بیست‌ویک حسرت پیچیدن باد لای موهامونو نداشتیم.
بعد پسره کامنت داده:مگه روسری چقدر وزن داره؟
ببینین عزیزان ما با تو جامعه با همچین پدرسگایی طرفیم.
30
146
5K
امروز با خانمی آشنا شدم که ۱۱ بار کربلا رفته ولی به نماز‌خوندن و حجاب داشتن معتقد نیست.
مسلمان نصفه نیمه، از یک مسلمان کامل، ترسناکتره.
148
86
5K
بچه‌ها من از استخر اومدم. مربیم یه پسر الله‌و‌اکبر و غیرچشم برادریه.خب؟
پس قطعا و حتما شنا یاد میگیرم.
جلسه اول چیکار کردم؟ گفدم از آب میترسم و همش چسبیدم به مربیم💘
بهترین کلاس شنای تمامی اعصار نصیبم شده.
307
17
5K
پسر فرانسویه منو برد پاریس‌گردی.
وقتی داشت پول بلیط و غذا و اینارو میداد، نمیذاشت حساب کنم و هی میگفت مهمون من.گفتم نمیشه باید نصف کنیم میگفت نه اصلا.
شب اصرار بر سکس کرد،جواب نه شنید.
فرداش مسیج داد: گفته بودی هزینه‌ها رو نصف کنیم،سهمت اینقدر میشه.
قربون پسر ایرانی😂😂😂
162
34
5K
دامادمون میخواد بره سرکار،بعضی وقتها واسه خواهرم نامه می‌نویسه. فقط اون عکس ابرو پیوسته:))))) خودش رو کشیده:)))))
172
45
5K
رفته بودم خونه داییم.بعد از ناهار اونا خوابیدن ولی من رفتم ظرفها رو شستم.یک عالمه ظرف‌کپک‌زده هم دیدم تو سینکه،اونارو هم شستم.عصر که بیدار شدن،زنداییم گفت چرا شستی؟خواستی بگی بهتر از من بلدی؟کی بهت گفت؟
درسته اون روز گریه افتادم ولی یاد گرفتم بدون اجازه به کسی حتی محبت هم نکنم.
178
39
5K
گوشی دختره رو دزدیدن، بعد دزده گوشی رو چک کرده دیده که دختره از نامزدش کتک میخوره و تحت خشونته.
برداشته اسکرین چت‌ها و عکسا رو گذاشته تو اینستاگرام دختره و آبروی پسره رو برده:)))
تاحالا اینقدر طرفدار دزد نبودم:))))
56
97
5K
از همین تریبون بگم:
درود به اون ماما و پزشکی که پرده میدوزه، سقط جنین غیرقانونی انجام میده.
اینها زنان رو از مرگ و قتل و بدبختی و بدبیاری تو اون مملکت نجات میدن.
مملکتی که قانون و عرف پشت‌سر زن نیست،حقش دروغ و دغله.
134
175
5K
١٩سالم بود.یه دوست پسر مظلوم و مودب داشتم که تهران دانشجو بود.اومده بود شهرستان برای دیدنم.
تو پارک نشسته بودیم که باد اومد و موهامو بهم ریخت.لحظه‌ای دستش رو برد سمت صورتم که موهامو درست کنه،پیرمردی دید و داد زد:بی‌پدر مادرهای آشغال.گمشید برید خونتون.
سالها گذشته ولی یادم نمیره
104
18
5K
دختر خارجیه باز بهم زنگ زده و ازم درباره شوهر ایرانیش می‌پرسه.
میگه حس میکنم شوهرم همجنسگراس. میگم رو چه حسابی؟ میگه آخه خیلی سکس نداریم.قبل ازدواج سکس بیشتر بود.
میخوام برم به پسره بگم به ابالفضل که تو آبروی ایران و ایرانی هستی.دل به کار بده هموطن.یه یا علی بگو
124
27
5K
٨) میدونین چرا اینو تعریف کردم؟چندوقت پیش بحث تجاوز بود و اینکه چجوری اعتماد میکنین و می‌رید خونه پسرها.داستان اینه که احساسات آدمیزاد چیز خیلی پیچیده‌‌ایه.من حتی در تاریکترین گوشه ذهنم نمیتونستم تصور کنم ممکنه بلایی سرم میاد و خب واقعا هم نیومد.
ما بنا رو بر حیوان نبودن میذاریم
25
46
5K
۱)یه خانم جوان وارد آرایشگاه شد.از چهره‌اش ذوق میبارید.گفت واسه اصلاح ابرو اومده. ناخناشم میخواد درست کنه.
آرایشگره بهش گفت مانتو و‌شالتو دربیار بیا بشین.
گفت نه من راحتم همینجوری.
رفت نشست ولی وسطای کار انگاری گرمش شده بود.خیلی عرق میکرد برای همین بند‌انداختن برای آرایشگر سخت شد
192
51
5K
یه دختر لاغر از خودش عکس گذاشته و نوشته دارم میرم باشگاه تا بتونم ١٠کیلو اضافه کنم.
پسر رشید ایرانی منشن داده: ١٠کیلو زیاده.نهایتش ٣یا ۴ کیلو اضافه کن اونم فقط تو باسن.
چشم آقا سید مصطفی.به کونش میگیم مسئولیت بیشتری رو تقبل کنه.
50
45
5K
۶)حالا این وسط یکی دیگه از پسرهای گروه،همه جوره درباره ناتوانی جنسی یا بی‌عرضگی این پسر،شوخی میکرد.
از نظرش اگه پسری با دختری دوسته،باید تهش به رابطه‌جنسی ختم بشه وگرنه پسره مشکل داره.
خب طبعأ کسی به شوخیاش نمی خندید.دخترای گروه کمکم پای این پسر رو از دورهمی‌ها بریدن.
3
5
5K
دلم زن میخواد.
آدمیزاد فارغ از هر جنسیتی دلش زن میخواد.
زن خوبه. زن مهربونه، نرمه.
113
133
4K
دخترعمه کسشرم یهویی ویدیوکال کرد، وسط کلاس بودم ریجکتش کردم.
سریع مسیج داده کسی کنارته نمیتونی جواب بدی؟
آره دخترعمه آره اینجا گنگ‌بنگ به راهه جات خالی پتیاره.
67
33
4K
یه بنده‌خدایی ازم خوشش میومد.رستوران رزرو کرد و با ذوق منو برد که حرف بزنه باهام.
چی شد وسط غذا؟تلفنم زنگ خورد.
کل زمان ناهار رو با گوشیم حرف زدم و خندیدم.پسره فقط وقتی تلفنم تموم شد گفت واقعا کار درستی نکردی.
همین؟بابا باید یکی هم میزدی تو دهنم.چقدر نجیب بودی تو پسر.
182
13
4K
۵)از اون موقع صمیمی‌تر شدیم.بیشتر دعوتش میکردم خونه.ارشد معماری میخوند و تنها زندگی میکرد.چه پسری؟دسته‌گل.
از پدر و مادر تحصیلکرده،خودش قدبلند و خوشتیپ.حتی بعد مدتی سیگار رو گذاشت کنار و حرفه‌ای بدنسازی رو شروع کرد
واسه هدیه تولد بعدیم،٢تا نقاشی بامزه تو سبکی که دوست داشتم کشید
1
2
4K
همین الان، تو محله ما مردم دارن شعار میدن و مرگ بر دیکتاتور میگن.
بخدا اگه شما میدونستین من کجا زندگی میکنم، از این اتفاق پشمی براتون نمی‌موند.
واقعا این رژیم رفتنیه.
تا عمق ارکانش لرزیده
#انقلاب_۱۴۰۱
#مهسا_امینی
51
882
4K
۴) گفتم گشنمه بیا شام بخوریم من حوصله فیلم ندارم.
چه غذایی هم پخته بود.عالی و خوشمزه.
تازه بعد شام چشمام داشت اطراف رو درست میدید. در و دیوار پر از نقاشی‌های قشنگ.
بهش گفتم نقاشی میکنی؟ گفت آره تفریحمه.
گفتم برای منم بکش،هزینه هرچقدر شد بگو.
خندید گفت به سلیقه خودم میکشم. قبول؟
1
2
4K
٢)شام تولد، بهشون قرمه‌سبزی دادم.حرف غذای جنوبی شد،یکی از پسرها گفت: من خوزستانی هستم.یه روز بیا خونه‌ام برات قلیه میپزم.
بهش نگاهی کردم و با روی خوش گفتم حتما.شمار‌ه‌ام رو که داری، هر وقت درست کردی بگو من برنج میپزم میارم با خودم.
یک هفته نگذشته بود که زنگ زد گفت شام بیا اینجا.
4
2
4K
٣)گفتم: کیا هستن؟گفت راستش هیچکس. نگفته بودی کسیو دعوت کنم وگرنه میکردم.
صادقانه ذره‌ای بهش شک نکردم چون داشت راست میگفت.
گفتم میام.قابلمه برنج رو زدم زیر بغلم و رفتم خونه‌اش.
در خونه رو که باز کرد بوی عطر قلیه ماهی پیچیده بود.
گفت میخوای یه فیلم ببینی بعد شام یا اول شام؟
3
2
4K
میگه برای اولین بار با شوهرم رفتیم حموم امتحان کنیم، شوهرم افتاد رو لگن پلاستیکی و شکست. عصبانی شد و دعوامون بالا گرفت و کلا حموم دو نفره از سرمون افتاد.
والا من بودم اینقدر می‌خندیدم کبود میشدم.فکر کن شوهرت با کون بیوفته تو تشت:))))))))
124
41
4K
روز تولد دختره، دوست پسرش که پزشک بوده اینو بغل میکنه، دختره تا میاد حس عاشقانه بگیره و لذت ببره،پسره بهش میگه: چه احساسی داری من رو که پزشک معروفی هم هستم، بغل کردی ؟
آدم با ماهی اوزون بورون بدون خاویار وارد رابطه بشه شرف داره به آدم خودشیفته.
92
44
4K
«وای این زنهای ایرانی چقدر عقده‌ای و بی‌جنبه‌ان. تا هواپیما از مرز خارج میشه لخت میشن.مانتو و شال رو جوری درمیارن انگار چه خبره».
آره سگ‌پدر خوب میکنیم اون حجاب اجباری کثافت رو به محض خارج شدن از زندان بزرگ در میاریم.وزن این حجاب اینقدر زیاده که آدم از زندگی بیزار میشه پفیوزا.
67
139
4K
۱)پرده اول:سال ۱۳۸۱
چندتا دختر نوجوان، حدود۶عصر،با ظاهر بسیار معمولی، بدون آرایش، روی چمن‌‌های کوه صفه اصفهان نشستن و والیبال بازی کردن چندتا پسر رو تماشا می‌کنند که ناگهان با صدای عربده گوشخراشی، از جا میپرن:
«این وقت شب با این سر و وضع افتضاح اینجا چه غلطی میکنین؟»
#مهسا_امینی
42
823
4K
شده تاحالا از اینکه دوستیتون با یکی به هم خورده خوشحال باشین؟
مثلاً هی بگین وای خدارو شکر؟:))))))))
327
29
4K
دخترعمه‌ام به اینستای شخصیم ریکوئست داده.
یه لحظه یادم افتاد این همون دختریه که بچه‌شیرخوار برادرش رو حدود ۲ ماه برداشت برد یه شهر دیگه تا زن‌برادرش یاد بگیره زبون درازی نکنه و هر چی مادرشوهر گفت، بگه چشم.
واقعا فکر کرده من خوشم میاد با کسی که ظاهرش فقط شبیه انسانه، ارتباط بگیرم؟
109
17
4K
سال اولی که رفتم تهران، میدون سپاه، تو یه کوچه بن‌بست خونه اجاره کردم که قیمتش خیلی مناسب بود.
چند ماه گذشت فهمیدم تمام همسایه‌های اطرافم مواد فروش و خلافکارن واسه همین خونه ارزون بوده.
بسیار کوچه امن و همسایه‌های بی‌آزاری داشتم.چون حوصله دردسر و پلیس نداشتن:)))
49
21
4K
۱)دارم فکر میکنم چجوری باهاش آشنا شدم. یادم نیست.واقعا یادم نیست ولی دفعه اولی که دیدمش یادمه.با یه ۲۰۶اومد دنبالم.چون خیابون باریک بود،سریع سوار شدم که ترافیک نشه.سلام کرد و من با صدایی که به زور شنیده میشد،جواب دادم.
فقط یکسال ازم بزرگتر بود ولی ازش خجالت میکشیدم نگاهش کنم.
442
63
4K
١) «من راوی داستانم»
سال ٨۶ ازدواج کردیم.پسرعمه‌ام بود.عاشقش بودم؟خیر. سنتی بودیم و من کم‌سن و سال،عاشق لباس عروس و برداشتن سبیل مشکی پشت لب.
شغل آزاد داشت و درآمدش عالی بود ولی اوضاع خوب زیاد دوام نیاورد.با دوستش شریک شدیم و از بانک وام با بهره بالا گرفتیم ولی ورشکست شدیم
126
134
4K
۷)آدمیزاد تو زندگیش با چه تناقضاتی مواجه میشه.تو ذهنم این بود پس کوتاهی چی؟رنگ مو؟یعنی این زن میخواد چیکار کنه؟چجوری خودشو راضی کرده که این عشقه؟
بعد اینهمه تعصب فقط واسه مو؟چون خانومه مانتویی بود.از اون مانتوهای خیلی بلند و گشاد.
یاد ورود ذوق‌زده‌اش افتادم،واقعا دلم گرفت.
تمام
25
3
4K
یادمه یکی میخواست باهام کات کنه،یکی از دلایل کات کردنش این بود: فلان روز رفتیم رستوران، تو پوست گوجه رو با دست جدا کردی و سماق زدی.چرا با چنگال اینکار نکردی؟ آبرومو بردی.
کاش اون روز با دست غذا میخوردم دوستان. شاید میشد شاهد سکته‌اش باشم🥺
100
12
4K
۹)میخواست «پذیرفته»بشه و دوستش داشته باشن.
کمکم برگشت به حالت عادی و زندگی معمولی.
گفتن این حرفها خیلی راحته ولی اینکه چه بر ما گذشت،قابل توصیف نیست.
فکر میکنم اگه خودش ذات مهربونی نداشت،هرگز دوباره برنمیگشت سمت ما.
خلاصه کنکور ریاضی داد و مهندسی قبول شد.
2
4
4K
٧)ما غذا پختیم و خوردیم و چون حس فیلم دیدن نبود، نشستیم تو آشپزخونه تخمه و میوه خوردن و حرف زدن.طرفای غروب شد و می‌خواستم برگردم که دم در بهم گفت اجازه دارم بغلت کنم؟از خجالت فقط سر تکون دادم. خیلی با احتیاط و نرم بغلم کرد و پیشونیمو طولانی بوسید و بعد منو رسوند خونه.
5
7
4K
٢۶سالشه و ٣ساله که ازدواج کرده. میگه خسته شدم بریدم از بس مادرشوهرم منو می‌بره مطب زیبایی.دماغمو دوبار عمل کردم. همش ژل تزریق میکنم.شوهرم میگه حتی موقع خواب آرایش داشته باش.اصلا آرایش بدون ریمل قبول نداره.
گفتم میخوای جدا شی؟گفت نه واقعا از پول نمیتونم بگذرم.خوب خرج می‌کنن.
170
15
4K
٢) من یه دختر شهرستانی با تیپ معمولی بودم.آل‌استار دوست داشتم و دستبند و النگوهای فانتزی.موهای حالت‌دارم رو هرگز نمیتونستم زیر شال جمع کنم. فکر میکردم چقدر جالب که پسر به این شیکی و قشنگی، از یه دختر ساده‌ای مثل من خوشش اومده. ناخودآگاه چنان لبخند پهنی زدم تابلو کردم جوابم مثبته
4
6
4K
رفتارهای #شهاب_حسينى حسینی نشون میده که کراش ابدی و ازلی ما، همون آقای پارسا پیروزفر هستن.
37
82
4K
من ایران رو با دوتا چمدون ترک کردم. اجازه ندادم کسی بیاد فرودگاه. تنها رفتم.اضافه بار‌خوردم.هواپیمایی قطر تو فرودگاه امام گفت ۲۸۶یورو بده یا خالی کن بده همراهات. گفتم تنهام و یهو اشکام ریخت پایین.
بعضی خاطرات پاک نمیشن
157
56
3K
٣)پسره واکنش منو دید قهقهه بلندی از سرخوشی زد و گفت بیا با من بازی کن. راستش اینقدر خجالت کشیده بودم که نمیتونستم تمرکز کنم و بد بازی میکردم. همش می‌خندید میگفت بچه‌ها این چقدر کوچیک و شیرینه. از تعریفاش خوشم میومد و خون میدویید تو صورتم. شماره منو زد تو گوشیش و خداحافظی کردیم.
4
5
3K
شورتهامو از ماشین در آوردم،گفتم بزار ضدعفونی بشن.چیدمشون تو سینی و گذاشتم تو فر.
حس میکردم خیلی بهداشت و سلامت هستم ولی الان چندشم میشه تو فر شیرینی بپزم.
مغز نداری مگه تو زن؟از کجا این ایده ریده شد تو مغزت؟
309
9
4K
۶) گفت شال و مانتوت رو درمیاری؟ گفتم آره. قبلش با احتیاط لباس انتخاب کرده بودم.ولی عجیب بود ذره‌ای احساس معذب بودن بهم دست نمیداد.قبل از اومدن من مشخص بود داشته مقدمات ناهار رو آماده می‌کرده.نشستم تو آشپزخونه و به دستهای قشنگش در حین کار نگاه میکردم.چشمای گیراش رو کارش متمرکز بود
2
4
3K
۱) تاحالا برج شهیاد یا همون برج آزادی رو رفتید؟ شاید برای بعضی از ساکنین تهران، رفتن و‌عکس گرفتن با برج کار خز و بی‌کلاسی باشه. چندوقت پیش رفتم برج رو دیدم و دلم میخواد یکم درباره‌اش صحبت کنم:
برای رسیدن به برج، باید از میدون رد بشید که شلوغ و خطرناکه و ماشینها به قصد کشت میان.
178
197
3K
۷)ولی کمکم یه اتفاق جالب افتاد.تو مهمونیای خانوادگی یا رفت و آمدهای عادی،«طرد»شد.
هیچکس بهش نمیگفت کارش درسته. هیچکس تاییدش نمیکرد. هیچکس حمایتی نمیکرد.
اولش براش مهم نبود چون از اون طرف بهش میگفتن همین مسیر رو پیش بگیره که رستگار دنیا و آخرته.
مدتی گذشت و مقاومتش شکسته شد
1
6
3K
۶)مینشست ترک‌موتور و میرفتن مثلا گشت‌زنی.از حس قدرتی که بهش داده بودن،سرمست بود.
میگفت خیلی دوست دارم بهمون اسلحه بدن ولی گفتن فعلا نه.
ما وحشت کرده بودیم دیگه ولی رسما کاری ازمون برنمیومد چون حس میکرد بالاتر از ماست و حق باهاشه.میگفت همتون فاسدید.
باورمون نمیشد این برادرمونه
1
5
3K
۳)چندماه گذشت و اتفاق بدی افتاد. برادر مهربون من، رسما بی‌ادب و گستاخ شده بود.
به حجاب من و‌خواهرم گیر میداد. بهشون باتوم داده بودن و گفته بودن فقط اون بدحجاب‌ها رو بترسونین ولی نزنید.
تو چشم من نگاه میکرد و میگفت بیرون ببینم موهات بیرونه،میزنمت. خواهرمم هستی هیچ غلطی نمیکنی
4
4
3K
۴) یکی دوبار با هم بیرون رفتیم و من از اینکه باهاش قدم میزدم لذت می‌بردم.بهش اعتماد داشتم. نمی‌دونم چرا ولی به قدری به این پسر تازه آشنا شده اعتماد داشتم که وقتی بهم گفت میای خونه با هم فیلم ببینیم و آشپزی کنیم،نه نگفتم.گفتم خرید هم داری بگو بکنم سر راه.
باز خندید و گفت فقط خودت
2
4
3K
۵)آدرس رو نگاه کردم،از محله‌های بالاشهر بود.نخواستم کم بیارم.کلی خرید کردم و بردم.ماشین هم نداشتم.وقتی منو با اون همه وسیله دم در دید،باورش نمیشد.هی میگفت چرا اینکارو کردی؟چرا نگفتی بیام دنبالت؟تو دو شیفت کار میکنی و برای تو اینهمه خرج واقعا معنی نداشت.
خیلی جذاب حرف میزد.خیلی
4
5
3K
۲)خیلی خوشش اومده بود از محیط مسجد و خدماتی که میگرفت. مثلا مسافرت رفته بودن مشهد، بهترین هتل و بهترین تفریحات اونم با یک‌دهم قیمت.
دوستهای جدید پیدا کرده بود و هر شب بیرون میرفت.
میگفت حالا سهمیه هم نشد مهم نیست.اینا خیلی خوبن و ما هم بهمون خوش میگذره
2
4
3K
اینقدر ازش خوشم میاد که کاش تو کاباره رقاصه بودم و این عاشقم میشد.
113
307
3K
یادتونه گفتم اکسم منو توییتر شناخت و کمکم کرد خط‌موبایلمو پس بگیرم؟
ازش پرسیدم چجوری شناختی؟
گفت گردنبند و گوشی‌‌ای که تو عکسته رو من خریدم برات.تازه این عکس رو هم برام قبلاً فرستاده بودی نابغه‌ی زرنگ🤣
53
6
3K
۴)برادر بزرگم خودشو کنار کشیده بود. میگفت این سن بلوغه بعد خوب میشه ولی من خواهرم اصلا اینجوری فکر نمیکردیم. ما نمیخواستیم برادرمون شستشوی مغزی بشه و از دست بره.
تنها راهکارمون حرف زدن بود ولی مگه گوش میداد؟شروع کرده بود نماز خوندن و مامانم میگفت اینجوری خوبه.سالمه.
3
5
3K
بچه‌هااا دخترعمه سوپر‌مذهبی بنده، همراه شوهر و بچه‌هاش مهاجرت کردن استرالیا.
این بشر سر اینکه من نماز نمیخوندم، کلی تیکه مینداخت به من.
به عمه‌ام گفتم امیدوارم اونجا به خاطر حجاب اینقدر اذیت بشن تا بفهمن پوشش هرکسی به خودش مربوطه.
عمه ام سین کرده جواب نداده😒
به گای سگ برید بابا
81
16
3K
۵)وقتی به من و خواهرم گیر آرایش و حجاب میداد، ما تمام سعیمون رو بر ندیده گرفتن گذاشتیم. بارها صداشو انداخت رو سرش و میخواست مثلا جلوی مارو بگیره ولی خب تو خانواده کسی حمایتش نمیکرد.
همه یک صدا میگفتیم :به تو ربطی نداره.
کمکم مامانم هم حس کرد بچه داره از دست میره
2
6
3K
۸)بیشتر چسبید به درس و سعی کرد کلاسهای کنکورش رو شرکت کنه. یهو از تجربی گفت میرم ریاضی. دیگه نمیخوام تجربی بخونم.نمیخوام دکتر بشم سخته.
از خون میترسید و کلا بیخیال پزشکی شد.
ما حدود دو سال عذاب کشیدیم و شرمنده بودیم بابت رفتارهای برادرم.
ولی دیگه نمیخواست هی سرزنش بشه.
1
4
3K
۱)خونه که اجاره کردم، یکی از بچه‌های خوابگاه گفت توروخدا بزار یه مدت همخونه باشیم.
گفتم باشه فقط ۳ ماه چون من تنهایی راحتم.
ایشون نه پول پیش داد،نه وسیله خونه آورد.
همه کارها رو خودم میکردم.حتی یه بار در خونه خراب شد، با اینکه ماشین زیرپاش بود نرفته بود دنبال کلیدساز.
بچه ها من یک هم خونه ای خانم نیاز دارم
منزلم شریعتی، 2خواب
-رابطه‌اش با گربه ها خوب باشه
-مهمون آقا نیاره
-تمیز باشه!
-شاغل باشه و بتونه سروقت اجاره بده
-تو خونه سیگار نکشه
پیش35
اجاره 6
چیزی جز وسایل شخصی لازم نیس بیاره!
لطفا برام ریتوییت کنید💖🌹🙏🏿
1K
894
6K
137
47
3K
شاگردم بهم مسیج داده: من امروز سر کلاس شرکت نمیکنم چون احساس خنگی و یادنگرفتن دارم.
واقعا زیباترین و منطقی‌ترین بهانه رو آورد.
15
21
3K
بیاین براتون از روحیه زن تازه زایمان کرده بگم:
مامانم بچه ده روزه رو برده حموم و خوب شسته. از حموم که میاد بیرون،خواهرم با دیدن بچه بغض میکنه و میگه چرا این آب رفت؟چرا کوچیک شده؟چجوری سابیدیش؟
واقعا نمیتونم نخندم به خواهرم😬
45
14
3K
یه شوهرخاله مذهبی دارم که از بچگی به هر نحوی تبلیغ دینی میکرد.
یه سال گفت هر دختری که روزه‌هاشو کامل بگیره،براش عروسک سخنگو میخرم.
بابام که فهمید،به من و خواهرم گفت:اگه دوست دارید روزه بگیرید ولی اگه برای کادوئه،من براتون میخرم.خودتون رو الکی گشنگی ندید.
رابطه با شوهرخاله تیره شد
56
11
3K
در تاریخ ثبت خواهد شد که همه پلتفرم‌ها، تا لحظه آخر به دیکتاتورهای ایران تریبون دادند.
ننگ بر توییتر که اکانت خامنه‌ای و نوچه‌‌هاش رو نبست.
ننگ بر متا که به کمک دیکتاتور اومد تا صدای مردم قطع بشه.
هرچند که صدای ما،از پول شما قدرتمندتره
#مهسا_امینی
84
1K
3K
چهارهزار دلار ناقابل فرستادم ایران، حدود ۶۳۰ دلار فقط این وسط به خاطر دست به دست شدن و صرافی، هاپولی کردن.
ای مرگ و نفرین به این حکومت ایران که به خاطر مراوداتش با تروریستها، نمیزاره مثل مردم عادی دنیا پول جابه‌جا کنیم.
178
23
3K
چند روز پیش لب دریا یه عکس با بیکینی انداختم.تمام افرادی که تو بکگراند عکسم هستن، اضافه وزن دارن یا اصلا رو فرم نیستن.
میخوام اینو پرینت کنم بچسبونم رو پیشونی اون پسرهایی که هی راه میرن میگن همه زنهای ایرانی بدهیکلن.
آخه پشمِ‌ناطق،مگه تو همه زنهای دنیا رو دیدی؟
96
24
3K
خواهرم همیشه از بچه متنفر بود ولی دوست داشت خارج کشور زندگی کنه.
من همیشه عاشق بچه بودم و تا لحظه آخر برای خارج شدن از ایران مقاومت کردم چون علاقه‌ای نداشتم.
نتیجه؟
خواهرم بچه‌داره و من خارج‌کشور زندگی میکنم😑
57
14
3K
یکی پرسیده «این شیراز و رشت چی دارن که همه خوششون میاد؟».
جواب: خوراکی‌های خوشمزه و فرهنگ بهتر و بازتر و مردمانی غیر‌کیری👌
123
56
3K