من کلا ادم غمگینی هستم. نه اینکه کسی ولم کرده یا عاشق کسی هستم. زندگیمو دارم، رفیقامو دارم، همیشه شیرکاکائو تو یخچالم دارم چایی دم میکنم،شبا بیسکوئیت مورد علاقهم رو میرنم توش. شیرو تو قوطیش سرمیکشم.
ولی این غمه هست. از اول یادمه بود، ۹سالم بود. یهو یه لحظه میاد بیخ گلومو میگیره.