دوستم و خانومش که خرداد عروسیشون بود بخاطر یه سری مسائل پیش پاافتاده داره کارشون به طلاق میکشه
خانومش اومده بی خبر طلاهاشو برده
الانم دوستم رفته قفل خونشو عوض کنه تا دیگه خانومش نتونه بیاد داخل
منم اینجا مراقب،تابرگرده
دنیا خیلی داره ترسناک میشه
روز عیدی تلخ کام شدم🚶♂️🚶♂️