مفیستوفلس
@crawlingworm69
Followers
350
Following
8K
Media
226
Statuses
8K
In the decaying reality, I am just a crawling worm in a world of lies.
wanderer of solitude
Joined February 2025
فاوست: قلبم از گناه مالامال شده و پاهایم بر زمین، میخکوب. مفیستوفلس: بالهای نیرومند اهریمن تو را به آسمانها خواهد برد. فاوست: تنم دیگر یارای ماندن در بین مردمان یخزده را ندارد. دروازه‌های داغ دوزخ را به من نشان بده. چنگ بر شانه‌هایش انداخت و پرواز کرد. لکه‌ی سیاهی بود که.
2
3
63
ذکر امشب رو بگم و برم. اللهم اشف کل المریض. خدایا در تمام بیماران شیاف کن.
2
0
19
یه نادونی فردوسی و شاهنامه رو مسخره کرده بود. بدا به حال ما که فراموش کردیم کی بودیم؟ اینو دوباره میذارم:.
به مناسبت تخریب تپه کُنار سندل یه چند خطی درباره‌ی تمدن شگفت جیرفت مینویسم:.تمدن جیرفت بی‌شک حلقه‌ی گمشده‌ی تاریخ فلات ایرانه. حلقه‌ای که اگه یافته بشه، پرسشهای فراوانی رو پاسخ میده. تاریخ ایران رو معمولا از تمدن ایلام میدونن. چون خط و زبان اونا تا حدودی رمزگشایی شده. 1/
0
0
19
پس از دگرگونی‌های اقلیمی به قول برادرم ما آریایی‌ها باز باید مهاجرت معکوس کنیم. و بین دریاچه‌ی آرال تا مدیترانه پراکنده بشیم. من گرجستان رو برمیدارم. گرجستان گرجستان.داریم ما می‌آییم.
1
0
20
چیزایی که اینجا مینویسم، از لحاظ جمله‌بندی و مفهوم، روان هست؟.
4
0
21
اما این پایان بازی نیست و در چرخه‌ی سیزیف‌واری خاکریزه‌های مرد شنی دوباره در تناسخ و مسخی دیگر او را شکل میدهند تا در این چرخه‌ی بی‌پایان جستجو به دنبال حقیقتی دست‌نیافتنی بگردد. حقیقتی ویرانگر به نام دریای معرفت که با چیستی مرد شنی تناقض فاحشی دارد. پایان
1
0
4
دیده، در پایان دوران معاصر مدنیت، سرانجام به خیال خود به حقیقت آب میرسد. حقیقتی ویرانگر که تنها با نابودی موجودیت او پدیدار میشود. جعبه‌ای پاندورایی که گشوده بود، سرانجام به قیمت هستی‌اش پایان میگیرد!.۵
1
0
4
اینبار او در دنیایی فلزها و ماشینها گرفتار پوچی شده. دنیایی با آسمانی زرد و نارنجی و دلگیر که ماشین سخت در کار ساختن هستند. اینجا گویی او در جهان مدرنیته‌ی کنونی گام نهاده و با مغزی پر از سرسام هرگز نشانی از خاطره‌ی آب نخواهد یافت!.او که در هر مرحله‌ای تنها سرابی از حقیقت .۴
1
0
4
سخت‌گیرانه‌ی سنت‌ها و ادیان است. در این سرزمین هر آن سنگی فرو میریزد و گاهی سنگ نو از دل زمین سر بر‌می‌آورد. حتی اینجا موجودیت و جان مرد شنی گاهی به خطر می‌افتد. و مشخص است اینجا نیز میخ مرد شنی در سنگ سخت فرو نمی‌رود و آبی در کار نیست. پس راهی سفر درونی خود میشود. ۳
1
0
4
در این مکاشفه او که تشنه‌ی حقیقت چیستی آب است، در دنیایی کاغذی به جستجو آن می‌پردازد. دنیایی که نماد علم و دانش بشری است. اما این وادی نیز او را به آب نمی‌رساند. و رهسپار مرحله‌ی بعد مکاشفه‌ی خود میشود. دنیای بعدی، دنیای سنگی است. دنیایی که استعاره از تحجر و خشک مغزی .۲
1
0
4
پویا‌نمایی جستجو."کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ. کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم.".مرد شنی در بیابانی بی‌آب بیدار میشود. با صدای قطره آبی در مغزش و بطری تهی از آب. اصلا آب به چه کار او می‌آید؟ مگر نه اینکه آب ویرانگر موجودیت اوست؟! .۱.
1
1
10
@Emad66lak ما اینجا ماهی ۳۰ کیلویی صید کردیم. وجه تسمیه مهم نیست. هر منطقه تفسیر خودشو داره. همشون همزمان میتونن درست باشن. چن تاشو مینویسم:.گا ماسی آب: آبی که ماهیش اندازه‌ی گاوه.گام آسیاب: آبی که گام به گام آسیاب آبی روش هست. گاماسی آب: آب مقدس.گا ماسی آب: آب سردی که گاو توش ماسید، یخ زد.
0
0
43
ریشه‌ی خودش نزده. این اواخر از کنار رود خشکیده که رد میشم، سرمو میچرخونم و نگاهش نمیکنم. وقتی کاری از دستت برنمیاد، لااقل بهش اهمیت نده. ولی مگه میشه؟ گاماسیاب دیگر ماهی ندارد. بله کف رودخونه گنجی چال نشده بود ولی من خاطرات خوب بچگیم رو کف رودخونه چال کردم. پایان.
1
5
580
نظارت محیط‌زیست و اداره آب در کنارش به شدت کمتر شده. گویا بهشون دستور دادن که امنیتیه و بذارید کشاورزا هر کاری میخوان بکنن. از اونور در سالهای رویایی کشاورز فقط یه کشت میکاشت الان که در اوج بدبختی هستیم، کشاورزا با پایان کشت اول، فوری کشت دوم میکارن. هیچ تمدنی اینچنین تیشه به.۷.
1
2
506
ولی خودمو دلخوشی میدادم که این فاجعه‌ی قرنه و تموم شد. زهی خیال باطل! سال بعدش هم خشک شد و سال بعدش و سال بعدش. سال برگشتگی بود این؟! الان هر سال خشک میشه. رودخونه‌ی دائمی از دی ما تا خرداد آب داره و موقت شده. و فوری کشاورزا خشکش میکنن.جالبه هر چی وضعیت بدتر شده،.۶.
1
3
468
اینجوری هم ماسه رو میفروختن هم باز به آب میرسیدن. کف رودخونه دیگه چاله‌چاله شده بود و درختان حاشیه هم از بین رفتن. من در ذهن کودکانه‌ی خودم خیلی ترسیده بودم، رودخونه‌ای که ازش میترسیدم و سالی چند نفر توش غرق میشدن، یهو غیب شده بود. باز گریه‌م گرفت. . ۵.
1
2
519
اون صحنه‌ها چنان بهت‌آور بود که ما کودکان ۷ ۸ ساله هرگز فراموش نمیکنیم. آسیبش هنوزم در روان ما هست. که لبخند ابدی نیست، مه زندگی سراسر رنج و ناامیدیه. خلاصه نه گنجی اون ته بود نه اقیانوسی نه پری دریایی. هر چی بود ماسه بود و لجن بود. روزای بعدش کشاورزا شروع کردن به کندن چاله‌ها.۴.
1
3
544
سطح آب سفید سفید. روزای بعد از شدت بوی لجن و ماهی گندیده، کسی جرات نمیکرد نزدیکش بشه. یواش یواش خرچنگها، مار ماهی‌ها، صدف‌ها و قورباغه‌ها هم مردن. بو که تموم شد، کشاورزا رفتن سراغ آب‌چاله‌های گندیده و اونم بالا کشیدن. شاید باور نکنید، الان که دارم مینویسم، اشکا سرازیر شده. ۳.
2
2
607
اقیانوس وصله و ته نداره. یکی میگفت گنج شاهان توش پنهان شده و . خلاصه برای همه آرزو شده بود که تهش رو ببینن! و بله به آرزوشون رسیدن. سال ۷۷ برای اولین بار در تاریخش خشک شد، کاملا خشک! اولش کم آب شد، بعدش جاری نبود و فقط چاله چاله آب داشت. بعدش ماهی‌ها یه روز همه با هم مردن. ۲.
1
4
644
گاماسیاب دیگر ماهی ندارد. رودخونه‌ی گاماسیاب کنار ماست. اسمش اینجوری ساخته شده. گا ماسی آب: آبی که ماهیاش انداره‌ی گاوه. و درسته، بچه بودیم، ماهی ۳۰ کیلویی از آب میگرفتن. اینقدری آبش زیاد و وحشتناک بود که کلی افسانه براش ساخته بودن. یکی میگفت توش پری دریایی داره. یکی میگفت به .۱
65
182
4K