مایکل جکسون در سال ۱۹۸۷، قوانین فیزیک رو شکست. تو ویدیوی “Smooth Criminal” همه دیدن که ۴۵ درجه به جلو خم شد و زمین نخورد. به مدت ۳۰ سال کسی نفهمید چطور این کار رو کرد، تا اینکه تیمی از جراحان مغز و اعصاب راز رو کشف کردند. این داستانشه. 🧵

امیدوارم این محتوا مفید بوده باشه. اگه به مطالب کارآفرینی و کسب و کار آنلاین علاقه داری صفحه @unclegeekm رو دنبال کن.

Join millions who have switched to Grok.

نتیجه؟. پیج‌های عمومی، فن‌پیج‌ها، ری‌اکتورها و حتی مخاطب‌های معمولی انقدر محتوا تولید می‌کنن که عشق ابدی هر روز بیشتر دیده بشه. این یعنی یه چرخه موفق از دیده‌شدن و تعامل.

تکنیک سوم: ساختار روایتی چندلایه (Layered Narrative). این برنامه یه داستان کلی داره (رسیدن به عشق ابدی). یه داستان میانی هم داره (چالش‌ها و تنش‌های بینشون). داستان‌های لحظه‌ای( اتفاقات عجیب، درگیری‌های جذاب). این ساختار کمک می‌کنه کلی محتوا برای کلیپ‌سازی وجود داشته باشه.

تکنیک دوم: شخصیت‌های عجیب و خاص (Character Archetypes). برنامه‌های موفق همیشه از کرکترهایی استفاده می‌کنن که با آدمای معمولی فرق دارن. شخصیت‌های خاص = درگیری بیشتر مخاطب. فکر کن همه شخصیت‌ها عادی بودن؛ جذابیت کجا می‌رفت؟ . همین تنوع شخصیت‌ها باعث میشه کلی بحث و حاشیه شکل بگیره.

تکنیک اول: ایموشنال تارگتینگ (Emotional Targeting). هدف این برنامه‌ها اصلاً نشون دادن یه رابطه واقعی و جدی نیست. بلکه بیشتر نمایش یه رابطه چالشی، پرتنش و حتی گاهی پر از درگیریه. چرا؟ چون هر چقدر احساسات درگیر بشه، تعامل مخاطب بالاتر میره.

این برنامه‌ها همیشه ۳ تکنیک اصلی رو استفاده می‌کنن تا بتونن مخاطب رو بیشتر درگیر کنن و دیده بشن. اینجا می‌خوام این تکنیک‌ها رو برات بشکنم:👇.

تعداد تبلیغات این برنامه انقدر زیاده که هرجای اینستاگرام و تیک‌تاک بری، یه چیزی ازش می‌بینی. حتی سازندگانش از تکنیک‌هایی استفاده کردن که شبیه به برنامه‌های خارجی مثل “Love Island” و “Too Hot To Handle” هست.

اول از همه، اسم برنامه “عشق ابدی” رو بذاریم کنار. شاید انتخاب اسمش خیلی جذاب نباشه، ولی این برنامه بدون برنامه‌ریزی دقیق نمی‌تونست این همه دیده بشه. پشتش یه استراتژی حساب‌شده خوابیده.

این روزا کمتر کسی پیدا میشه که اسم برنامه عشق ابدی رو نشنیده باشه!. اما واقعاً چرا برنامه “عشق ابدی” اینقدر ترند شد؟. اینجا یه تحلیل جذاب و حرفه‌ای آوردم از دلایل موفقیت این برنامه که خیلیا شاید هنوز ندونن! 👇

اگه به مطالب کارآفرینی، ایجاد ثروت و کسب و کار علاقه داری، صفحه @unclegeekm رو دنبال کن.

در سال ۲۰۲۵، بانک‌ها هنوز کنترل پول شما را دارند. بنابراین، ثروتمندان سرمایه‌های خود را در دارایی‌های سودآور سرمایه‌گذاری می‌کنند، تا از ارزش پولشان محافظت کنند. اما مردم عادی. .

این داستان به شما ارتباط دارد، چون تصمیم قدرتمندان بر زندگی روزمره شما اثر می‌گذارد. افزایش یا کاهش نرخ بهره، بر قرض و خرید شما تأثیر دارد و بر آیندهٔ خانواده‌تان تأثیر می‌گذارد.

اما هنوز هم سوالی بزرگ باقیست؛. آیا فدرال رزرو واقعا عمومی است یا خصوصی؟. این نهاد یک هیبرید است، به‌طور خصوصی توسط بانک‌های تجاری و در عین حال تحت نظارت دولت عمل می‌کند.

امروز، فدرال رزرو کنترل‌های زیادی بر نرخ بهره و نظارت بر بانک‌ها دارد. این نهاد بیش از ۲۰ تریلیون دلار نقدینگی را پشتیبانی می‌کند و یکی از قدرتمندترین نهادهای مالی جهان است.

پیش از فدرال رزرو، هر بانک پول خود را منتشر می‌کرد و اعتماد به اعتبارها بسیار پایین بود. این منجر به بی‌ثباتی اقتصادی و هراس‌های مکرر می‌شد. فدرال رزرو سعی داشت این مسائل را حل کند.

این طرح به کنگره ارائه شد و در ابتدا شکست خورد، اما با اصلاحات در سال ۱۹۱۳، به قانونی تبدیل شد که فدرال رزرو نام گرفت و به زندگی مردم تاثیری عمیق گذاشت.

در ۹ روز جلسه، آن‌ها طرحی ارائه کردند که آمریکا را دگرگون کرد. این طرح شامل نظام ذخیرهٔ ملی، ۱۵ بانک ذخیرهٔ منطقه‌ای و یک هیئت مرکزی بود. اما نامش را «بانک مرکزی» نگذاشتند، بلکه «سیستم فدرال رزرو» خوانده شد.

پنهان‌کاری ضروری بود. اگر مردم می‌فهمیدند که بانکداران خصوصی در حال طراحی یک بانک مرکزی هستند، خودکشی سیاسی می‌شد. به همین خاطر هیچ خبرنگاری اجازه ورود نداشت و کارمندان مرخص شدند.

این شش نفر تقریباً ۲۵٪ ثروت جهان را در آن زمان در دست داشتند. آن‌ها از بزرگترین بانکداران و نخبگان مالی بودند. این گروه تصادفی نبود؛. آن‌ها به‌نوعی اعتماد مالی بودند که تاریخ ساز شدند.

جلسه‌ای به‌نام “سفر شکار اردک” ترتیب داده شد. سناتور نلسون آلدرش جلسه‌ای در جزیرهٔ جکیل ترتیب داد. او ۵ نفر دیگر را دعوت کرد تا با نام‌های جعلی سوار قطار شوند و به این جلسه بروند.