خوانشی از یک غزل حافظ به مناسبت روزش. *پوزش از بابت کیفیت پایین ضبط

پس به یاد داشته باشیم :. "عشقِ به خود، خودخواهی نیست. شما واقعا نمی توانید دیگری را دوست داشته باشید تا زمانیکه بدانید چگونه خود را دوست داشته باشید.".

به تعبیر کارن هورنای، تفاوت میان خود انگارۀ واقعی(self-image) و خودانگارۀ آرمانی‌ (idealized self-image) ما زیاد باشد، ناخوش احوالیم. 11/.

که به طور مداوم ارزش و شایستگی‌های آنان را زیر سوال می‌برد. این مسئله می‌تواند به شکل شک و تردید مزمن به خود، احساس بی‌کفایتی و یا یک حس فراگیر بی‌ارزشی نمایان شود. 10/.

در روانشناسی یونگی، اصطلاح "عقده مادر منفی" به مجموعه‌ای از الگوهای عاطفی و رفتاری ناخودآگاه اشاره دارد که در یک رابطه ناکارآمد با مادر ریشه دارند. خود انتقادی و عزت نفس پایین،یکی از نشانه های آن است و اغلب یک صدای درونی انتقادی دارند. 9/.

نظریه مازلو:.مازلو در سلسله مراتب نیازها و در سطح سوم،عزت نفس را قرار می دهد كه مشتمل بر تمایل شایستگی، چیرگی، پیشرفت ، توانمندی، كفایت، اطمینان، استقلال و آزادی است. زمانی كه این نیازها ارضا شود، فرد احساس. ارزشمندی، توانایی و اطمینان می كند. 8/.

دومین عامل تجارب موفقیت هایمان در زندگی. سومین عامل ارزشها و انتظاراتی است كه بر مبنای آن تجارب را مورد تفسیر قرار میدهیم. چهارمین عامل نحوه پاسخ فرد به از دست دادن ارزش می باشد. 7/.

نظریه كوپر اسمیت:. كوپر اسمیت عزت نفس را یك ارزشیابی فردی می داند كه معمولاً با توجه به خویشتن حفظ می شود. كوپر اسمیت چهار عامل اسنادی را برای رشد عزت نفس بیان می كند:. نخستین آن و مقدم بر تمام عوامل، میزان احترام ، پذیرش و علاقه مندی است كه یك فرد دریافت می كند. 6/.

مروری بر چند نظریه درباره عزت نفس:. براندن که "پدر جنبش عزت نفس"خوانده میشود، عزت نفس را اینگونه تعریف کرده است:. "گرایش به ادراك خود به عنوان فردي که شایستگی رویارویی با چالشهاي اساسی زندگی را داریم، زیرا ارزش شاد بودن را داریم". 5/.

برخی مکانیسمی دیگر در برابر عزت نفس پایین خود در پیش می گیرند،به گفته یونگ:. "میل عجیبی به تحقیر کردن و گرفتن اعتماد به نفس و عزت نفس دیگران دارند. تو هیچ‌ گاه کنار آن‌ها بزرگ نمی‌شوی، فقط تحقیر می‌شوی؛ چون، یک فرد ناسالم، هرچیز در اطرافش را بیمار می‌کند.‌". 4/.

به نظر ادوارد ادینگر:. "اگر عشق به خود یا عزت نفس کافی نداشته باشیم، نیاز ما به طور ناخودآگاه با تاکتیک‌های اجباری نسبت به دیگران بیان می‌شود. و اغلب این اجبار تحت پوشش فضیلت، عشق یا ایثار رخ می‌دهد.".که نشانه افراد مهرطلب است. 3/.

و من را دوست دا��ته باشيد كه البته خودم هم خودم را دوست ندارم. حتی در مجازی،صرف نوشتن برای گرفتن لایک هم وجهی از مهرطلبی می شود و در نتیجه موجب نقاب و خودسانسوری می شود. وقوع این تیپ شخصیتی رابطه عکس با عزت نفس self-steem دارد. اوج مشکل در روابط احساسی فرد ایجاد می شود. 2/

⭕ مهرطلبی. Disease to please :. فردی است که در پی تایید و جلب توجه دیگران است، در نتیجه:. قدرت نه گفتن را از فرد می گیرد،.حریم شخصی را از میان بر می‌دارد. شخصیت مهرطلب یا تأیید طلب می‌خواهد دو پيام را به شما بدهد:. لطفا من را خوب بدانيد كه خودم هم می‌دانم نيستم . 1/.

و مورد شماتت قرار گرفته اند. الگوی رفتار تکرارشونده،ریشه در ناهشیار دارد و فرد با دیدن اشتباهات دیگران، حس رضایت می گیرد چون دیگران هم مانند خودش اشتباه می کنند!. و حال�� بدتر این است که او برای به اشتباه انداختن دیگران، بی اینکه دستاورد مشخصی داشته باشد،دسیسه بچیند. 3/.

یک لذت گناه آلود. از اشتباه کسی که رقابتی با ما ندارد، خوشحال می شویم. در چه کسانی این رفتار، الگویی تکراری می شود؟.کسانی که احساس ناموفق بودن دارند و خود را در رقابت های مختلف بازنده. کسانی که در خانواده یا مدرسه و جامعه، بر آنان سخت گرفته شده و مدام اشتباهاتشان گوشزد شده.2/.

در تحقیقات به این نتیجه رسیده اند که Schadenfreude طی یک فرایند تکاملی در مغز انسان پدیده آمد. مرتبط با رقابت در ترکیب با همکاری که دو بال رشد جوامع بشری بوده. گاهی در رقابت هایی مانند کنکور ،از اشتباه دیگران سود می بریم و خوشحال می شویم. اما گاهی یک Guilty pleasure می شود. 1/.

"چشم‌ها به تاریکی عادت می‌کنند و سپس می‌توانند بدون نور اطراف را ببینند. همین ممکن است برای آرامش دنیا بدبختی بیاورد." . بکت. عادتِ به بدبختی که سلین، عاملش را زمان می دانست و رومن رولان،از عقاید کهنه. ما با گذر زمان و عقایدی که در ذهن ما می کارند، در زندان ذهن گرفتار می شویم.

روزی مردی دید یک نفر در باتلاقی در حال غرق شدنه؛. جانش رو به خطر انداخت و نجاتش داد. وقتی از باتلاق بیرون آمدن،هر دو نفر از نفس افتاده بودند. اما مردی که داشت غرق می‌شد به نجات دهنده اش گفت:. احمق دیوونه!چرا منو از تو باتلاق درآوردی؟من اونجا زندگی می‌کنم! . نوستالژیا.تارکوفسکی.

بسیار سالها به سر خاک ما روَد.کاین آب چشمه آید و باد صبا رود. اما شیخ شیراز حتی پس از مرگ هم چنین نغمه خوان دوست است:. هزار سال پس از مرگ من چو بازآیی.ز خاک نعره برآرم که مرحبا ای دوست. حدیث سعدی اگر نشنوی چه چاره کند؟ .به دشمنان نتوان گفت ماجرا ای دوست.