صبحا پامیشم میرم باشگاه
ظهر میرم سرکار تا شب
شب برمیگردم با خونواده شام میخورم
باهاشون میخندم و حرف میزنم
بعدش میرم تو اتاق درو میبندم
و بخاطرش گریه میکنم ….
از سرکار طبق معمول مثل بقیه روزای ابری پیاده رفتم قهوه بگیرم ، هیچکسو نداشتم زنگ بزنم بهش بگم : من شیفتم تمام شده ، میای باهم قهوه بخوریم و قدم بزنیم؟؟؟ :))))))))