از «مبارزان!» کوهدامن در پنجشیر کی است؟ قمندان صاحب گذر کجاست؟ چرا از سنگ و جوب صدا میآید از کلانهای کوهدامن نه؟ حاجی داوود کلکانی کجاست؟ حاجی صفی کجاست؟ لطفالله قریشی کجاست؟ هیئت رهبری «شورای کوهدامن» کجاست؟ آیا ازین بیشتر روز بد میشه که درین روز نیستید؟
پیامی برای عزیزان و همزبانان ایرانی
در سالهای اخیر حکومت جعلی آن متعفن تاریخ، موجی از رفتن رفتنِ جوانان جنوب و جنوبشرق به شمال کشور آغاز شد. همه به یاد دارند که ویدیو های جوانان تالب با ظاهر غیر مسلح به بهانه بیکاری و نا امنی در جنوب، شبکههای اجتماعی را پر کرده بودند که
مصاحبهی کامل غنی را دیدم.حیرانم که چهچیز باعث میشود یک انسان به این حد شیاد،چشمسفید و بیشرف شود؟ این موجود با هر چیز قابل مقایسه است به جز با انسان.شرفباختهی که تجسمی از نفرت چیزی دیگری نیست.حیفم میآید به حیوانات دوستداشتنی که اگر این انگل را با یکی از آنها همسطح بخوانم.
ملل متحد و کشورهای منطقه فورا باید کمکهای بشر دوستانه شامل مواد غذایی و دارو را به مردم پنجشیر و اندراب برسانند. جهان نباید در شرم تاریخی فرو برود. لطفا همه بر جهان صدا بزنیم که انتقال کمکهای بشر دوستانه به پنجشیر را از همین امروز آغاز کنند. همرسانی کنید...
سهیل زمری، خواهر زاده جناب استاد عطا محمد نور که رهبری یک گروه را علیه تالبان به دوش داشت، در جریان درگیری با گروه تالبان شهید شد.سهیل زمری بیش از ده ملیشه تالب را به شمول آمر حوزه چهارم تالبان در این درگیری در مزار شریف کشت. روح سهیل شهید شاد باد. برای جناب استاد تسلیت عرض میکنم
بُرد و باخت یک پادهی مزدور هیچ ربطی به مردم ندارد. کرکیت افغانستان نام دوم تالبان است. رقابت میان بادار مزدور (پاکستان و افغانستان) مسخرهترین نوع رقابت است.
نخستین سالیاد شهادت دشتی عزیز، این واقعیترین پیرو فرمانده مسعود تسلیت باد.او پاک زندگی کرد و پاک از دنیا رفت. آرزوی دشتی همین بود تا نام او و کارنامهاش با نام مسعود بزرگ و مقاومت و دفاع از مهین عجین شود و در همین راه جانش را فدا کرد.دشتی الگوی صداقت و پاکطینتی بود. روانش شاد.
هیچچیزی در ۳۰ سال گذشته تغییر نکرد. نه فاشیزم آدم شد و نه ما دشمن را شناختیم. ماشین جنگی شوونیزم علیه اقوام دیگر ادامه دارد. آیا وقت آن نرسیده به جای شفشف شفتالو بگوییم و از جغرافیای مشترکی که هرگز در آن برادر نشدیم رها شویم و به زندگی انسانی در دو جغرافیا گذار کنیم؟!
حالا که انتقال و جابهجایی تالبان و پشتونهای پاکستانی به شمال افغانستان/ خراسان کلید خورده و در پشت این طرح دستهای زیادی وجود دارد و تروریستان داخلی به شدت در راستای محقَق آن تلاش میکنند و سائر پشتونهای به اصطلاح غیر تالب چه در داخل و چه در خارج هم سکوت معنیدار کردند، از
اهای قندهاری ها!
این صحنههارا خوب به حافظهی تان داشته باشید. حالا که سکوت کردهاید ما نظارت تان میکنیم. نشود روز حساب برسد و شما گله کنید. منتظر پاسخ باشید. فراموش نکنید که این دنیا گِرد است و میچرخد. امروز تو فردا من هستم. پناه به خدا!
کسی که در تالار جرگهٔ تالبا عر میزد که هرکه مخالف امارت تروریستی تالب است سرش از زدن است؛ چه زود سر خود را به فنا داد و با چه ذلت رفت.
خدا محاسبه کند.
یک منبع از میدان هوایی کابل:
محمولههای که به نام کمکهای «بشردوستانه» از پاکستان به افغانستان میاید، در حقیقت جنگافزار، تجهیزات تکنالوژیکی جاسوسی و انتقال نیروهای فوج پاکستان است.
یکی از جنرالهای دستپرورده اشرفغنی در یک کلیپ تصویری میگوید: ”به دلیل اینکه پرچم سبز وسیاه و سفید در حوزه مقاومت بلند بود، ما نخواستیم با این جریان مشترک شویم“. چشمسفیدی افغانیستها را ببینید که نمادهای قومی برای شان چقدر آهمیت دارد. اگر فردا تالب همین پرچم نادرخانی و سرود
حال که تالبان، پاکستانیهارا به شمال جابجا میکنند و روزی که این چرخهی قدرت تغییر کرد که به زودی تغییر میکند و (دشت لیلی) تکرار شد، امیدوارم مظلومنمایی نکنند که چرا چنین شد. چیزی را که کِشت کردید دَرَو میکنید.
زن شیاد و توجیهگر سیاستهای امارت تروریستی تالبان نامزد جایزه صلح نوبل شده. نمیدانم بگیریم یا بخندیم. اگر این خبر یک جوک باشد واقعن خندهدار است؛ اما اگر حقیقت داشته باشد، وای به حال خدابیامرز آلفرد نوبل که میراثش به کواسهی امیر جلاد و به لابیگر گروه تروریستی تالبان برسد.
از آسمانی شدن دشتی صاحب عزیز ۴۰ روز گذشت. انگار ۴۰ سال گذشت. هنوز باورم نمیشه این مرد شریف و نجیب دیگر نیست. فهیم دشتی نماد نجابت، پاکنفسی و یک رهرو واقعی آمرصاحب شهید بود. این مرد مثل آب زلال بود، پاک، شفاف و آبی! دشتی برای من یک الگو، استاد و نماد مبارزه بود. روانت شاد برادرم
سرنوشت هر تاجیکی که مزدور فاشیزم شد همین است. مردار شدن.
مولوی فصیحالدین مسئول نظامی طالبان در شمالشرق و معاون وزیر دفاع طالبان با ۱۳ محافظش در پشغور پنجشیر مردار شدند.
کسی بخواهد یا نخواهد جبهه مقاومت بهزودی سرنوشت سیاسی کشور را رقم میزند. ماه عسل ط/لبان مثل گروه تروریستی داعش سوریه و عراق کوتاه است. جهان نمیتواند با وحشیگری کوتاه بیاید. فاشیستان ریشکل و ریشدار خارجنشین که این عذاب را به ارمغان آوردهاند، خود شان در این چاه میافتند
جنگ پنجشیر یک چیز را ثابت کرد، اینکه مردم ما از فقدان رهبریت و بلاتکلیفی بیآدرسی سیاسی نجات یافت. آمر احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت، محوریتی شد که جنگ پارتیزانی و در نهایت مبارزه برای رهاییبخشی را تا آزادی کامل خراسان/ افغانستان پیش خواهد برد و تمام آزادهگان با او خواهند بود.
احمد مسعود رهبر جبهه ملی مقاومت میگوید که افغانستان به یک نظام سیاسی و اداری غیر متمرکز نیاز دارد. احمد مسعود در تازه ترین پیام صوتیاش میگوید برای عدالت، آزادی و حقیقت میجنگد و انگیزه برای چنین مبارزهای را از پدرش، احمدشاه مسعود، گرفته است.
آنهایی که میگفتند طالب نماینده هیچ قومی نیست و ۱۰۰ هزار تروریستی بیش نیستند،اما حال که این ۱۰۰ هزار تروریست چند میلیون پشتون لر و بر را به شمال جابجا میکند و مردم بومی را کوچ اجباری میدهد و هیچ جبههی هم از پشتونها علیه ۱۰۰ هزار تروریست شکل نگرفت،هنوزم فکر میکنید طالب قوم ندارد؟
من هیچگاه نتوانستم خودرا قانع سازم تا از یک بازی نفرتانگیز که قبیلهگرایی آشکار در آن موج میزند حمایت کنم.بارها وقتی از کرزی وغنی ومحب در مورد حمایت شان از این بازی قومگرایانه انتقاد کردیم،گفتند آن را سیاسی نسازید.حالا یکی بیاید قهرمانان قبیله را از زیر پای ابر تروریست جمع کند
در حالیکه جنگجویان پاکستانی، چچین و دیگر خارجیها به پنجشیر حمله کردهاند، اما حنیف اتمر و حامد کرزی این جنگ را «برادرکشی» خطاب میکند. واقعیت امر این است که ۲۰۰۰ تلقات طالبان در پنجشیر، قلب فاشیزم را جریحهدار کرده.
همانهایی که کاروانهای ۱۸ سنبله را انتقاد میکردند و لندهغر میگفتند، چرا حالا سکوت کردید؟ پس این چیست؟ انتحاریهای امارت تروریستی مگر در خیابانهای شهر گل میپاشند؟
از بازی کیرکت بهاین دلیل نفرت دارم که پس از هر بازی صدای کثیف غنی، امرخیل، کرزی، امرالله، عبدالله، مرتضوی، ذاغخیلوال و سائر چهره های منحوس و منافق دیگر بلند میشود! این بازی همیشه بلوای گند چهرههای کثیف را بلند میکند.
با لغو قانون اساسی ۱۳۸۲ ماده چهارم فقره چهارم که صراحت دارد : به اتباع افغانستان کلمه افغان اطلاق میشود، نیز لغو شده است . بدین معنی که دیگر این واژه به اعماق تاریخ پیوسته است و همه اقوام هویت خود را دارد .
جایگاه زن در رژیم تروریستی (افغاینت او اسلامیت تالبی). معلمینی که شغل مقدس شان را افغانیتخواهان گرفته، در پشت ادارهها عریضهنویسی میکنند. جهان باید از شرم فرو ریزد.
آنچه امیر حبیب الله کلکانی انجام داد و قابل تقدیر است،ایجاد انقطاع در سلسه قدرت و حکومات قومی بود. او قدرت موروثی قومی را برهم زد و گفت: تخت نه مال امانالله است نه از من، بلکه مربوط مردم است. در واقع حبیب الله کلکانی قدرت را از چنگال فاشیزم به مردم برگشتاند. همینش کافیست و بس!
اینکه سخنگوی امارت تروریستی میگوید «حکومت» تالبان پشتون است، حرفیست مثل آفتاب روشن. از زمان پیدایش این گروه که ۲۸ سال پیش نبردش را در مقابل حکومت استاد ربانی آغاز کرد، مگر غیر از آجندای قومی، برنامهی دیگری هم داشتند؟ معلومدار که نه.
غیر افغانهاییکه حقیقت پشتونی تالب را
جمشید یما امیری، روزنامهنگار:
دهها جسد از تهِ بند برق سروبی کشف گردیده که مربوط به نظامیان پیشین دولتی اند. این نظامیان توسط گروه تالبان به قتل رسیده و به عمق بند انداخته شدهاند.
راهاندازی حملات تروریستی زیر نام دا عش کار تالبان است تا از کشورهای منطقه باجگیری کند. استراتیژی ترساندن کشورهای آسیای میانه از دا عش یک تاکیتیک است که تالبا به وسیله آن میخواهند قدرت خودرا بیمه کنند. دا عش در افغانستان وجود ندارد و این را دنیا بخصوص روسیه و ایران باید بدانند
رسانهٔ آریانا به پایگاه اصلی خبری گروه تالبان تبدیل شده است. در کارزار بسته شدن رسانههای تالبان، رسانهی آریانا را نیز از یاد نبریم که باید بسته شود. چاپلوسی و پابوسی احسان بیات از طریق رسانهٔ مزخرفش به گروه تروریستی تالبان، لکهٔ شرم و ننگ است و این لکه باید پاک شود.
دیدید که آغوش ملا هیبت الله و آغوش حنیف اتمر یکیست؟!. اگر این آغوشها جدا میبود، آن کمونیست چه سنخیتی با آن تروریست میداشت؟ مسله روشن است. فاشیزم افغانی دست شان در طول تاریخ یکی بوده. فریب ظاهرهای افغانیستهارا نخورید. طراح اصلی انتقال پشتونهای پاکستان به شمال و مرکز
این کودکان به جرم دزدی چند تکه نان گرفتار شدهاند و اینگونه در میان مردم تحقیرش میکنند. چرا دنیا در برابر رژیم تروریستی این وحشیان قرن سکوت کرده است؟
بر بنیاد قانون اساسی تحمیلی و جعلی که کرزی و حلقه فاشیست او به زور امریکاییها در لویه جرگه، واژه افغان را بر اقوام غیر افغان تحمیل کرده بود، این قرارداد با سقوط افغانستان در پانزدههم اگست ۲۰۲۲ نیز سقوط کرد و فرو پاشید. اما رسانههای که هنوزهم از اصطلاح «افغان» به عنوان هویت
آمریکا اگر هر قدر در مسئله سقوط مقصر باشد،به اندازه اشرفغنی کثافتکاری و شیادی نکرده.غنی زمانی نقاب از چهره خود بالا کرد که گفت چرا تمام گویندهگان یک زبان در زندانها هستند، آنوقت چهره واقعی این شارلتان مشخص شد.غنی در ۷ سال قدرت،بخش بزرگی از بحران بود.او هیچ وقت صلح نمیخواست.
از راست به چپ:
صوفی عشقری، میر غلام حضرت شایق جمال و غلام حبیب نوابی مدیر اخبار آیینه، در اخیر خواجه صاحب.
در صف عقب:-
سرشار شمالی، استاد حیدری وجودی و در عقب، فقیر محمد آچار فروش گذر سنگتراشی.
در اوغانستان هیچ چیزی ملی وجود ندارد.اگر هدف آن پرچم است،او نیز پس از سقوط جمهوریت تقلبی به دست تروریزم با قانون اساسی و دهها سمبول جعلی دیگر سقوط کرد و لغو گردیده. تا زمانی دولت-ملت از نو شکل نگیرد، چیزی به نام «ملی» نداریم. پیچیدن نسخههای عوامفریبامه با پسوند ملی یک توهم است.
جنرال خودرا از کمپهای آمریکا و اروپا به کابل میآورند و دستار افغانیت بر سرش میزنند، دهقان ما اما زیر شکنجه ملیشههای فاشیزم جان میدهد.
خیر باشد...
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
«فرغانی»
اگر تلاش مولوی مهدی برای آزادی کشور از چنگ فاشیزمِ تالب باشد نه برای دریافت چوکی در قدرت تالبان، احتمال دارد مهدی در این تقابل حمایت مردم را کسب نماید و به یک چهره مطرح جدید سیاسی و نظامی در عصر جدید ظهور کند و جای خالی فقدان رهبریت را پس از شهید مزاری در قوم هزاره پُر خواهد کرد
خیانت، دزدی و فرار غنی احمدزی از افغانستان، باعث سرافگندهگی همه در جهان شد، اما ایستادهگی مردم ما در پنجشیر و اندراب و موضع قاطع احمد مسعود، فرمانده جبهه مقاومت، دوباره سربلند شدیم. اگر خائینی باعث شرمندگی ملی میشود، قهرمانی ظهور میکند که آبروی مان را بخرد.
موضعگیری تالبان در برابر فرهنگ و زبانفارسی مصداق صداقت شان است. صداقت به خطمشی که به آن باور دارند و برای آن مبارزه میکنند. دشمنی تالب علیه زبان و گویندهگان زبان فارسی آشکار است و کسانی که از حرف تالبان ناراحت میشوند برای من تعجبآور است و به این معنیست که این دوستان
خبر خوش: با اعلام تشکیل کابینهٔ قومی تحریک طالبان، فرصت تاریخی را برای تجزیه اوغانستان و احیای کشور خراسان مساعد کرده. این رویداد را به فال نیک میگیریم.
زنگ خطر نواخته شد. کشورهای منطقه بهویژه ایران، تاجیکستان، اوزبکستان، تورکمنستان و قزاقستان اگر این خطر را جدی نگیرند، بعید نیست که این گروه روزی به خاکهای تان تجاوز کند. شما اگر این اظهار نظر سخنگوی تالب را شوخی میپندارید، بسیار دیر خواهد بود که حقیقت تلخ را روزی نپذیرید.
امروز یازدهم سنبله/ شهریور مصادف است با پنجمین سالیاد اعزاز و خاکسپاری تربت مطهر عیار خراسان، اعلیحضرت امیر حبیبالله خان کلکانی. روح این سردار آزاده و شاه مستقل و نیکو نام تاریخ خراسان شاد، یادش جاودان باد.
من از حذف زبان پارسی از دم و دستگاه فاشیزم تالبانی خوشحالم. این کار، ماهیت قومی این گروه را نشان میدهد و از سوی هم قصه دلقکهای که در صدد توجیه کردن قومی بودنِ تالبان هستند را هم مفت کرده. خوشحالم که این زبانِ پاک و دومین زبان جهان اسلام در دستگاه فاشیزم افغانی آلوده نمیشود.
لطیفپدرام:
دولت جمهوری تاجیکستان با اشتراک نماینده طالبان،با وجود فشار برخی کشورها،در اجلاس شانگهای موافقت نکرد.
جمهوری تاجیکستان موضع روشن و قانونی داشت چون طالبان تا حال از طرف هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشدهاند.
پرچمی که برای پاک کردن بوت هم نمیارزد.
پرچمی که زیر آن فاشیزم افغانی خیانت کردند و یک مملکت را به کام تروریزم فرو بردند و فرار کردند. پرچم منفوری که بوی گند قومگرایی، خیانت و فساد میدهد به دوجو نهارزد. ننگ باد بر روز آن پرچم بدنام .
رایزنیها با نخبهگان کشور برای تشکیل «شورای عالی جبههٔ مقاومت ملی» جریان دارد. نشستِ نخست موفقانه صورت گرفت و به زودی در نتیجهای چند نوبت نشست و مشوره، «شورای عالی مقاومت» ایجاد خواهد شد.
فردی که ادعا دارد ویدیو و اسناد کافی از فرار اشرف غنی در اختیار دارد، توسط ط/لبان مورد پیگرد قرار گرفته است. اینجاست که بازی پشت پرده و رازهای همدستی غنی دیوث و ط/لبان کمکم فاش میشود.
حمله هدفند علیه هزارهها مصداق آشکار نسلکشی است.این جنایات جدید نیست و از اسلاف طالبان از عبدالرحمان خان آغاز یافته است که ادامه دارد. گزارشهای تایید ناشده میرساند که سیاست نسلکشی علیه هزارهها بیشتر خواهد شد.عامل اصلی این وضعیت، خود طالبان است.تنها نجات ازین وضع، مقاومت است.
"حذف زبان فارسی از لوحه های موسسات دولتی رشوتی است که طلبه کرام به روشنفکران قومگرای پشتون میدهند تا آنها هم زیاد حس بیهودگی نکنند و پاداش سکوت شان را در برابر بربریت طالب به دست بیاورند."
تاریخِ مقاومت مردم ما اینطوری رقم میخورد.این داستانِ پدری است که با فرزندش در یک سنگر در برابر دشمن میرزمد و پدر بالای جسد فرزندش که تیر اشغالگران سینهاش را شگافته،نشسته و پس از بخاک سپردن،پدر تفنگش را دوباره شانه میکند به نبرد دشمن میرود.کی میگوید سهراب و رستم داستان کهنه است؟
یاسمین مقبلی، نخستین فارسیزبان زن در بین ۹ کاندیدا در برنامهٔ فضایی «آرتمیس» قرارست در سال 2025 به قمر زمین فرستاده شود. من به عنوان یک فارسی زبان افتخار به این دستآورد تاریخی میکنم و این رویداد را به همهی فارسیگویان جهان شادباش میگویم.
بسیاری ها نگران اند که تالبان، واخان بدخشان را به پاکستان میفروشند، تعجب میکنم به عقلهای که فکر میکنند افغانستان هنوز کشور مستقل است. واقعیت امر این است که افغانستان از ۱۵هم اگست ۲۰۲۱ به بعد، به سوبهی پنجم پاکستان تبدیل شده است. واخان را بگذارید، اوغانستان همهاش فروخته شده.
مشکل افغانستان/خراسان تنها تالب نیست، بلکه تفکر افغانیسم است که گاه در قامت طالب ظهور میکند، گاهی در قامت شاهامانالله، گاهی در قامت نادر غدار و گاهی در قامت کرزی و غنی و حالا یکبار دیگر در پیکر جنبش قومی/فاشیستی «نیو طالب». طالب امروزی کدام کشف یا پدیدهای بسیار جدید نیست،
ماهیت قومی و فاشیستی طالبان هر روز نمایان میگردد. اصول اساسی طالبان چیزی کمتر از طرح «سقاوی دوم» نیست. آن احمقهای که میگفتند طالبان برای «اوغانیت» جهاد نمیکنند چرا سکوتِ مرگبار نمودند؟
"میبینید که نازدانه های اشرفغنی ب تدریج در داخل خارج اظهار بیعت میکنند.برای آنها جمهوریت جز چوکی،ثروت و سکس نبوده است. جمهوریت با تفکرات شدید قومی سازگار نیست؛زیرا یکی از ارزشهای اساسی جمهوریت باورمندی به برابری حقوق شهروندان است که مدعیان دروغین جمهوریت هرگز بدان باور نداشتند"
طالبان پاکستانی مذاکره با دولت پاکستان را رد نمودند و برای جنگ آماده میشوند. بنا خیلی مناسب است که قدرت سیاسی در اختیار طالبان قرار گیرد. هم امنیت پاکستان تامین میشود هم ثواب اخروی نصیب سیاستمداران پاکستان میگردد. این آرزو را آنها هم به افغانستان داشتند که برآورده شد.
همین حالا: پاسگاه دوآب قرار گاه شابه مربوط به شهرستان حصهی اول پنجشیر فتح شد. نُه تن از اشغالگران کشته و شش تفنگ دارشان اسیر گشته است؛ یک رنجر و یک هاموی دشمن تخریب و کاملاً از بین رفت. #مبارزان قهرمان پنجشیر/
(دفتر سخنگوی جبهه مقاومت)
رساندن تالب تا ارگ، تنها کار چندتا پایلچ قنداری موترسایکلسوار نبود. این ذهنیت سالها در میان طیفهای مختلف پشتونها وجود داشت تا اینکه محققاش کردند. از آغاز دولت موقت پس از نشست بُن ۲۰۰۱ که پشتونها خودرا در مناسبات سیاسی در حاشیه میدیدند، زن و مرد سیاسیون پشتون تلاش کردند از
اگر کشور سقوط کرده، آزادی بیان در جهان اما پا برجاست. ایجاد تلویزیون «آمو» را به هموطنان مان شادباش میگویم. این اقدام ارزشمند را به دوستان عزیزم جناب سمیع مهدی گرامی و نجفیزاده صاحب بهعنوان موسسیس این رسانه تبریک میگویم. «آمو» همچو دریای آمو خروشان باد.
خباثت و منافقت فاشیسم اوغانی را متوجه باشیم. بسیار جالب است وقتی مسعود اندرابی از تاجیکان انتقاد میکند، فاشیستان افغان چنان جشن میگیرند، صدا و پستهای وزیر اندرابی را دست به دست میکنند، اما وقتی از غنی خائین و محب خائین و از سیاستهای ویرانگر و متعفن پشتونیزم انتقاد میکند،
کسانی که میگویند اتحاد اقوامِ همسرنوشت برای تجزیه راهحل نیست، طرح بدیلی در برابر هژمونی افغانیت ندارند و مجبور اند چند صدهی دیگر تحت استعمار ملیشههای قبیلوی زندگی کنند. ایجاد دو تا کشوری که دولتداری در هر کدامش مطابق به فرهنگ مردم خودش باشد تنها راهحل است. ما در کشور
مثلا فکر کنید مشکل تان با تالب وحشی حل شد، با این جانور تر چه میکنید؟
تا زمانی که مشکل از اساس با تفکر وحشتناک افغاینستخواهانِ فزونطلب حل نشود، با تالبمالب حل نمیشود، چون تالب معلول است نه علت، عامل «افغانیت» است.
فاشیستانی که از نسلکُشی هزاره و ازوبیک با افتخار یاد می
مهندسِ بحران افغانستان از موقفاش کنار زده شد. این آدم هرچه در توان داشت، از قومیسازی قدرت در افغانستان دریغ نکرد. نام این شیاد به بدی در تاریخ یاد میشود.
کسانی که از آدرس مردم ما در کنار غنی فاشیست ایستاد شدند و تا آخرین روز در سقوط نظام،غنی را همراهی کردند، مجرم هستند و روزی مورد محاکمه قرار میگیرند. اما این دیوثهای فراری حالا از گوشه و کنار دنیا به دستور معصوم استانکزی از (جمهوریت و مقاومت) حرف میزنند، حیثیت جفیدن سگ را دارد