farshid khodayarzadeh
6 months
یک هفته ای میشد که هروز سر یه ساعت مشخص روی تپه ای همون نزدیکا منتظر می نشستن.اینطور گفته بودن که اون دوتا حتما سرو کلشون پیدا میشه و بالاخره با اولین لکه ابر تو اسمون ظاهر شدن..اخه بعد از اون همه ماجرا این اولین بار بود که میتونستن بدون این که مسیرو گم کنن سفرشونو ادامه بدن