دنریس تارگرین Profile Banner
دنریس تارگرین Profile
دنریس تارگرین

@Daenerys73

Followers
3,901
Following
241
Media
694
Statuses
69,782

زنی لبریز از خشم، خسته، بی رویا ، بی آرزو که نوجوان عاصی درونش فقط به مرگ فکر میکند. (مادر دو اژدها)

Joined October 2017
Don't wanna be here? Send us removal request.
Explore trending content on Musk Viewer
Pinned Tweet
@Daenerys73
دنریس تارگرین
23 days
خب کارم انجام شد، برگشتم و اینطوری. پ.ن. بعدا در مورد اکانت اصلی تصمبم می‌گیرم.
@Daenerys7397
اکانت دوم دنریس تارگرین
23 days
چند تا تجربه اخیر به من ثابت کرد که هر کاربر توییتری که بیشتر لاف محبت میزنه، بیزارتره و در بهترین حالت تو رودربایستی فالوت کرده. بنابراین تو اکانت اصلی برق رو خاموش می‌کنم و اینجا برای فالو کردن فالورا پیشقدم نمیشم تا اگر کسی فالو می‌کنه با میل و رغبت خودش باشه و بعد فالو بک!
21
0
37
0
0
86
@Daenerys73
دنریس تارگرین
10 days
چیزی که سفارش دادم vs چیزی که تحویل گرفتم🥰🥰
Tweet media one
Tweet media two
141
29
5K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
2 months
از یه شب جهنمی اومدم بیرون و علیرغم همه دردام هنوز زنده‌ام. پ.ن. یکی از دخترای مهد با مداد کوبونده تو چشش
Tweet media one
422
17
4K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
2 years
مهد کودک پسرا ازمون خواسته عیدی پرسنل رو‌ واریز کنیم. میگم چقدر بدیم؟ میگه هر چقدر خواستید. صبح یکی از پدرا ده میلیون واریز کرده. کمترین واریزیمون هم دو و نیم میلیون بوده. تازه شما دوقلو هم دارین.😶😶😶😶
168
12
4K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
تازه ازدواج کرده بودم که دعوت شدیم به جشن عروسی پسرخاله همسرم. رفتم سراغ خیاطم و انقدر با مدل لباس ور رفتیم که بالاخره به چیزی که تو نظرم بود رسیدیم. مامان همسرم که لباسم رو خیلی پسند کرده بود و ذوق زده بود هر کدوم از فامیل از راه می‌رسید بهش میگفت عروسم رو دیدین؟ بعد به یه
27
4
3K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
هفته پیش رفتیم فرودگاه برای استقبال از خواهرم. موقعی که از ماشین پیاده می‌شدیم همسرم شالی رو که از قبل تو ماشین جا مونده بود برداشت که همراهش بیاره. بهش گفتم نیار. گفت امشب مسافر داری، نمی‌خوام اذیت بشی. گفتم نیار، اگر تذکر بدن یا داخل سالن راهم ندن، بازم شال سرم نمی‌کنم. گفت
35
75
3K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
چند سال پیش صاحبخونه جوابمون کرده بود و مشغول جمع کردن وسایلمون بودیم که برام یه مسیج اومد. دستم بند بود، از همسرم خواهش کردم ببینه مسیج از طرف کیه و برام بخونه. یه کم گذشت و متوجه شدم که گوشی تو دستشه و رنگش پریده. پرسیدم چی شده که گوشی رو داد دستم و گفت خودت بخون. یه مسیج پر از
152
26
3K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
1- دوازده ساله بودم به گمونم که شوهرخاله‌ام تو یه مهمونی بهم گفت می‌تونم برم خونه‌شون و از کتابخونه‌اش هر چند تا جلد کتاب که می‌خوام بردارم. فردا صبح زود به عشق گرفتن کتاب از خواب بیدار شدم و رفتم خونه‌شون. خاله‌ام گفت برو تو اتاق و هر چی دوست داری انتخاب کن. ده دوازده جلد کتاب
126
29
3K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
5 months
حالا گیریم حضرت مسیح بچه پیچ شمرون نبوده، این قبول، ما هم براش جشن نمی‌گیریم. ولی امام حسین مگه بچه تهران‌پارس بوده که دو ماه براش تو مراسمین؟
64
97
3K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
طراحی لباس‌ نامزدیم رو خودم انجام دادم و خیاطم هم انصافا سنگ تموم‌ گذاشت. برای زمان خودش لباس خیلی خاص و متفاوتی بود. جوری که دختر عمه همسرم طاقت نیاورد و به مادر همسرم گفت این لباس کمِ کم ۶ تومن دراومده، دیگه اجازه ندین برای عروسی هم لباس بگیره. حالا اون لباس كه این قیمت در
74
13
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
بچه‌ام به پدرش گفت آب می‌خوام. گفتم بذار من برم برات بیارم. همونطور که رو کاناپه دراز کشیده بود پاهاش رو که روی پای من بود محکم فشار داد که مانع بلند شدنم بشه و گفت تو نرو خوشگلم، بابا بره، آخه من خیلی دوسِت دارم مامان جونم. :))))
59
7
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
چند سال پیش گرفتار بدترین اتفاق زندگیم شدم. اتفاقی که بدون اغراق نابودم کرد. همه چیز به هم ریخته بود و این بین به شدیدترین شکل ممکن افسردگی رو هم تجربه می‌کردم. گمونم پارسال بود که یه دوستی که از ماجرا باخبر بود بهم گفت به خودت نگیریا، اما وقتی همیشه اینطور مودت پایین باشه همسرت
96
45
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
تازه ازدواج کرده بودم که یکی از دوستای صمیمیم به رسم پاگشا دعوتمون کرد یه رستوران تو‌ لواسون. غذا رو خوردیم و فاکتور رو آوردن. دوستم یه کم تو کیفش رو جورید و به شوهرش گفت من پول نقد ندارم. شوهرش گفت من فکر کردم تو میاری، نیاوردم. بعد رو به شوهرم کرد و گفت پس شما حساب کن لطفا.
@Goldieaida
گُلدن آیدا
1 year
شما بالاترین لول خسیسی که دیدین چی بوده؟
708
59
1K
80
11
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
بچه‌ام گفت من خیلی ناراحتم. داداش خمیرش رو نمیده من بازی کنم. بابا هم با موبایلش کار داره، نمی‌تونم باهاش بازی کنم. تو هم كه اجازه نمیدی من کیک بخورم. گفتم دلت کیک می‌خواد؟ ازم نخواستی که من بگم نه. گفت خودم می‌دونم کار همیشه‌ته. گفتم برو کیک بردار و بخور. گفت دل کوچولوم عاشقته.
42
8
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
تو صف کنترل ایکس ری بودیم. یه چمدون و دست دو تا پسرا تو دستم بود. کلافه از شلوغی صف و نگران بابت مریضی بچه تب‌دارم بودم که زن با صدای بلند بهم گفت آی خانم شالت رو سرت کن. سرم رو تکون دادم و گفتم باشه. مجالی برای ایستادن و رها کردن چمدون یا دست بچه‌ها نبود. زن صداش رو بالاتر برد و
28
49
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
دقت کردین خانمای خیلی قشنگ همیشه صاحب دخترایی میشن که قشنگ نیستن؟ مامان منم یکی از همین خانوماست و این همیشه برامون داستان‌ساز بود. براتون تعریف کنم که چند سال پیش جلوی در غسال‌خونه منتظر ایستاده بودم و به پهنای صورتم اشک می‌ریختم. می‌تونید تصور کنید که چقدر زار و بی‌رنگ و آشفته
204
11
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
مامان بچه رو برده بود حموم. صداشون رو می‌شنیدم. به مامانم گفت "آخه عسیس دلم، قربونت برم، زحمت نکش، من خودم خودم رو می‌شورم." بعد صدای مامانم اومد که براش غش و ضعف می‌کرد. تموم که شد دوباره به مامانم گفت " مامانیا، میشه بگی تو چرا شورتت رو درنمیاری؟" 🤦‍♀️🤦‍♀️
62
4
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
باشه. امشب می‌گه “تو چشم منو نسبت به شجاعت خانما باز کردی. حس کردم انقدر نسل به نسل و برای قرن ها درد کشیدین، که سلول به سلولتون‌ داره این درد رو فریاد میکشه و دیگه جایی برای درد بیشتر باقی نمونده. من تک تکتون رو تحسین می‌کنم و در مقابل این همه شجاعت سر تعظیم فرود میارم.”
10
30
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
2 years
اینم نفر بعدی. خانم لادن طباطبایی هم … . 😔
Tweet media one
7
49
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
1- قبل از ازدواجم به عنوان مشاور تو یه سازمانی رفت‌و‌آمد میکردم و مرتب با مدیر ارشدشون جلسه داشتم. ایشون یه آقای خوش‌قیافه و خوش تیپ و ثروتمند و بسیار خوش صحبت بود و تو کار هم بسیار معقول و منطقی رفتار می‌کرد. یه روز بهم گفت باهام یه کار شخصی داره و خواهش کرد اجازه بدم که برسونتم
53
32
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
متوسط پایین جامعه هستم. اما هر کی پول داره سهم الارث شما رو نخورده یا دزدی نکرده. به هر حال تلاش کردن و کار درست انجام دادن هم تو وضعیت مالی بی‌تاثیر نیست. این همه حسادت و کینه و بخل کار دستتون میده. از ما گفتن.
46
4
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
دیشب بهمون گفتن صد تومن همراه بچه‌ها بفرستین که امروز ��بریمشون شهر‌کتاب به انتخاب خودشون کتاب بخرن. پول نقد نداشتیم و قرار شد صبح تهیه کنیم. صبح دیدم بچه گریه می‌کنه. بغلش کردم و پرسیدم چی شده؟ گفت که برادرش بهش گفته تو نباید کتاب بخری. یه کم نوازشش کردم و گفتم معلومه که هردو
20
9
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
بهانه‌ای به من می‌گفت پاشو بیا اینور میز که ببیننت. خلاصه تو این رفت و آمدا که خسته و کلافه‌ام هم کرده بود، بند لباس در رفت. هیچی دیگه تا آخر عروسی خاله همسرم اون بند کذایی رو می‌دوخت، تو بشین و پاشوی بعدی در می‌رفت. خدا نصیبتون نکنه، هنوز یادم میفته تشنج می‌کنم.😂😂
16
1
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
در آسانسور باز شد و زنک سگش رو بدون قلاده ول کرد تو نیم متر آسانسور لای پای خودم و بچه‌هام. تهش هم ما حیوان‌ستیزیم ایشون با فرهنگ و با‌شعور و حیوان‌دوست و همه چی تموم.
92
17
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
یه بار یکی اومد برای مصاحبه استخدامی، تا اومدم شروع کنم گفت شما اول یه سوال منو جواب بده، بالاترین حقوق اینجا در بهترین شرایط چقدره؟ با اینکه نباید جواب می‌دادم ولی گفتم حدود ایکس تومن. بزرگوار بلافاصله از جاش بلند شد، گفت از آشناییتون خوشحال شدم و رفت.😥😥
108
15
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
داییم و خانمش شادترین و عاشق‌ترین زوجی بودن که دیدم. داییم ۳سال پیش تو ۵۹ سالگی فوت کرد. خانمش از غصه مریض شد. بچه‌ها نشستن فکر کردن و در نهایت یه سگ آوردن تو خونه. اولش سخت بود اما حالا خانم داییم میگه سگه شبا تو تخت کنار من می‌خوابه، داییتون برام بپا گذاشته و ریسه میره از خنده.
28
6
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
3- بیار. کتابا رو آوردم و با خوشحالی گفتم پس خوب شد با اینا شروع کردم و هر سه تا رو هم خوندم. با ناامیدی یه نگاه به خاله‌ام کرد و گفت دیر رسیدیم. همه کتابا مال خودت باشه عزیزم.
22
3
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
یه دوستی داشتم که خودش و همسرش با معیارهای زیبایی امروز، خیلی زشت به حساب می‌اومدن. از آشنایی‌شون تعریف می‌کرد و می‌گفت "تو مجازی با هم آشنا شدیم و دفعه اول تو یه پارک بزرگ و خلوت همدیگه رو دیدیم. تا دیدمش دلم براش رفت. همونطور که رسیدیم به یه جای خلوت و پرت و در حالیکه بارون به
50
7
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
مامانم‌ سختگیرترین و محتاط‌ترینِ مامانا بود و به ندرت اجازه می‌داد تنهایی جایی برم. تا اینکه سر کوچه‌مون یه لبنیاتی بزرگ باز شد که بستنی میوه‌ای هم داشت. فک کنم ده ساله‌م بود که اجازه پیدا کردم تا سر کوچه برم و بستنی بخرم. البته که مامان تو پاشنه در منتظر می‌ایستاد و تا برم و
72
5
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
و دیگران ازت خسته میشن و رهات میکنن. الان که فکر می‌کنم می‌بینم راست می‌گفت . آدما زودتر از اون‌چیزی که فکر می‌کنی رهات می‌کنن. مهم نیست چقدر براشون همراه و رفیق بودی، چقدر باهات خاطره دارن و چه نسبتی باهاشون داری، حتی به خاطر بیماریت هم رهات می‌کنن. اتفاقا خود این دوست هم حالا
7
20
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
نیومد ولی داستانی درست شد که نگم براتون. اما حرفم اینه که الان قیمتا یه جوری شده که هیچ رقم تو ذهن نمی‌گنجه. سه تا عروسی پیش رو داریم و هیچ چیز قابلی زیر بیست تومن نیست. انگار از خواب ۳۰۰ ساله بیدار شده باشیم. اصن لباس هیچی، مردم کالاهای اصلی رو چطور تهیه کنن؟ این چه وضعیه آخه؟
23
4
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
همه فحش و توهین. بدتر از اون خاله‌شون بود که همون روز تماس گرفت و هر آنچه می‌تونست بار من کرد و آخرش گفت حالا پس نمی‌داد، تو که داری به کجات بر‌می‌خورد؟ متاسفانه دیدگاه این خاله عزیز دیدگاه این دوستانیه که میان و زیر هر توییتی که در مورد پوله عقده گشایی میکنن. من که از طبقه
2
1
2K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
2- برداشتم که بینش سه تا از کتابای صادق هدایت هم بود. سریع برگشتم خونه و تا عصری اون سه تا کتاب رو بلعیدم. ساعت حدود 7 بود که در زدن و خاله و شوهر خاله‌ام اومدن تو. شوهر خاله‌ام گفت دنریس جان بین کتابایی که برداشتی سه جلدش مال کسی بوده که باید پسش بدم. لطفا کتابای صادق هدایت رو
6
3
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
همکاری داشتم که یه دختر مجرد 56 ساله بسیار سختگیر بود. دوست پسر نداشت، تنها زندگی می‌کرد، با کسی دوست نمیشد، رستوران نمی‌رفت، اهل الکل و ... نبود و تنها تفریحش این بود که پنجشنبه‌ها تنهایی می‌رفت کوه. بعد این واکسن کرونا نزد. میگفت اگه واکسن رو ساخته باشن که خاموشمون کنن چی؟!🫤
79
8
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
می‌تونین کت��ب بخرین. گریه‌‌اش شدید شد و گفت آخه بابا پول نداره بهمون بده. یه دویستی تو کیفم مونده بود. درش آوردم و گفتم این پول برای کتابه. بذار خردش کنم و بهتون بدم. یه کم آروم شد و فرو رفت تو تنم. قربونت برم آخه بچه که از الان باید غصه بی‌پولی رو بخوری و همه شب ناآروم بخوابی.🥺
15
4
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
5- که اطرافیانمون بهمون میدن انقدر دیر می‌گیریم یا اصلن نمیگیریم و کار از کار می‌گذره؟! آدما همیشه خودشون رو نشون میدن، فقط یه کم دقت و حوصله لازم داره.
33
8
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
فحش و بد و بیراه بود از طرف فهیمه. داستان از این قرار بود که دو سال قبلتر یه روز فهیمه تماس گرفت و مبلغ قابل توجهی ازم قرض خواست. آخر ماه بود و من اون مبلغ رو نداشتم با اینحال بهش گفتم برات جورش میکنم. از همسرم اون مبلغ رو گرفتم و بهش دادم و قرار شد یک ماهه برگردونه. دو سال گذشت
3
0
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
که بیمارم همین کارو کرد که صد البته من بهش حق میدم. این یه واقعیته که همه آدما و همه آدما جز تعداد کمی فقط یار و همراه روزای خوبتن. کسالت و بیماری و افسردگی و مشکلاتت خسته‌شون می‌کنه، زیر لب میگن این همه آدم، گور پدر این یکی، هر آنچه بوده رو فراموش میکنن و برای همیشه رهات می‌کنن.
32
11
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
دوستم برامون از جوونیاش تعریف می‌کرد: یه روز با رفیقم یه دختری رو سوار ماشین کردیم. دوستم همون اول به دختره گفت من قصدم از این آشنایی سکسه. دخترخانم هم عصبانی شد و با پرخاش از ماشین پیاده شد. بهش گفتم اخه این چه طرز صحبت کردنه؟ آدم اول کار مگه با کسی اینجوری حرف میزنه؟ جواب داد
39
7
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
تا اینکه یه روز مامانم با ناراحتی گفت فهیمه از خواهرم قرض گرفته و پس نداده. تازه یاد اون داستان افتادم و گفتم راستش به منم بدهکاره. مامان که خجالت‌زده داماد و دخترش شده بود بی‌خبر از من با احتیاط و رودربایستی ازش می‌خواد که اگر می‌تونه پول رو پس بده. که نتیجه‌اش شد اون
2
0
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
2 months
شده یکی خیلی دوستتون داشته باشه و شما هیچ حسی بهش نداشته باشین؟ یا موقعیتتون جوری باشه که حتی فکر کردن بهش براتون ممکن نباشه. به نظرم از رنج‌آورترین موقعیتاست. دیدن رنجش، تقلاش، عذابی که می‌کشه و حال و روزش واقعا دردناکه. اجازه بدین آرزو کنم هیچ‌وقت این عشق بی‌وقت نصیبتون نشه.
83
41
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
خانم تمیزکار رو از بچگی می‌شناسم. هم خیلی دوسش دارم و هم انقدر بهش اعتماد دارم که کلید خونه دستشه. فقط یه کم سازش مخالفه. قرار بود امروز برام سبزی بگیره، زنگ زدم می‌گم برنج خیس کن سبزی پلو درست کنیم، میگه من فکر کردم سه شنبه سبزی بگیریم بهتره. بهش میگم غذا برات خورشت کرفس گذاشتم،
10
3
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
یادم افتاد که تمام دوران مدرسه، تو دانشگاه، تو محل کار، تو خیابون، حتی تو خانواده بابت زن بودنمون آزار دیدیم و مورد ظلم قرار گرفتیم و البته که ظلم رو تحت فشار پذیرفتیم. مثل اون مسافر مرد وقیح توی صف. مثل همه زنایی که تو صف بودن و در سکوت سرشون رو‌ پوشوندن. #ما_سلیطه‌ایم
13
13
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
یه شب، خیلی وقت پیش، یه خانم مسن مهمونمون بود. موقع خواب بهش تعارف کردم و گفتم شما بفرمایین رو تخت بخوابین. من برای خودمون تشک پهن می‌کنم تو اون یکی اتاق. گفت: واااا … خدا به دور! من پیش شوهر تو نمی‌خوابم. 🤣🤣🤣🤣
56
6
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
زنه منتظر بود کار من تموم بشه تا مانیکورش رو انجام بده. جاریش زنگ زد که می‌خوایم بیایم خونه‌تون. از ناخن‌کار زمان رو سوال کرد و به جاریش گفت من تا برسم خونه میشه ساعت ۹. طرف کوتاه نیومد و گفت میایم. زنه حرصش رو سر دختر ۴-۵ ساله‌اش خالی کرد. شروع کرد داد و بیداد و آخرم بچه رو زد.
32
8
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
برگردین عقب چی کار نمی‌کنین؟ من ازدواج نمی‌کنم و بچه‌دار هم نمیشم. حتی اگر از عشق کسی بمیرم، حتی با بهترین مرد دنیا، حتی اگه از تنهایی دق کنم، اصن تحت هر شرایطی. پ.ن. تصمیمم هیچ ربطی به همسر و بچه‌هام نداره البته که.
157
10
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
- مامان شکم تو رو بریدن بعد ما اومدیم بیرون؟ + عزیزم بچه‌ها تو دل مامانشونن تا بالاخره تصمیم بگیرن به دنیا بیان. - (با بغض) من نمی‌خوام دلم رو ببرن. + دل تو رو نمی‌برن عزیزم نگران نباش. تو بابا میشی. - باباها تو دلشون نی‌نی ندارن؟ + نه. - پس چه‌جوری نی‌نی داشته باشم؟
37
2
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
بعدا متوجه شدم هر دو از فامیلای دورمون هستن و هر دو جوونیاشون عاشق و خواستگار پر و پا قرص مامان ب��دن. 😁
25
0
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
اومدیم مهمونی دیدم دو تا داروخانه کنار هم هست. به همسرم گفتم تو برو بالا من برم داروم رو بگیرم. خانم مسئول گفت دارو رو بدون نسخه نمیدم، رو‌به‌رو دکتر هست، برو برات نسخه بنویسه. مطب دکتر هنوز باز نشده بود. آقای همکارش گفت، بشین اینجا دکتر میاد. چند دقیقه بعد گفت نیومد، بیا برو پیش
25
2
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
4- بیربط گفت که مدل غذا خوردنم و ناز و اطواری که دارم جلب توجه میکنه. دیدار بعدی قیامت به پا کرد که چرا فلان ساعت که زنگ زدم موبایلت رو از دسترس خارج کرده بودی. به نظرم یه کم دیر شده بود، اما دمم رو گذاشتم رو کولم و فرار رو بر قرار ترجیح دادم. هنوز فکر میکنم چرا ما سیگنالایی رو
2
1
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
حیف که بچه داری. به همکارش علامت داد که برگرد سر کارت. یه نگاه دیگه بهم انداخت و گفت اینحا شلوغه وگرنه بهت می‌گفتم. گفتم همون از شلوغی می‌ترسی، وگرنه هر کاری ازت برمیاد. راهش رو کشید و رفت. فیلم درمانگاه قم رو دیدم و تمام آزار و اذیت اینچنینی تو هر وقت و هر مکانی برام‌ زنده شد.
2
3
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
10 months
منم همینطور پاندا، منم همینطور …
23
65
1K
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
و تو راه حرفش رو هم بزنه. تو راه خیلی مودب و معقول ازم خاستگاری کرد و اجازه خواست که بیشتر معاشرت کنیم و با هم آشنا بشیم. طبیعیه که قبول کردم و قرار به آشنایی بیشتر برای تصمیم به ازدواج شد. دفعه بعد که دیدمش رفتارش صمیمی‌تر شده بود و قبل از جدا شدن بهم گفت راستی یه خواهشی دارم،
1
1
975
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
3- میشه عینک آفتابیت رو دیگه نزنی؟ و وقتی پرسیدم چرا‌؟ گفت که اون عینک بنفشه و خیلی بهت میاد و وقتی وارد سازمان ما میشی جلب توجه میکنی. تو دیدار بعدی ازم خواست که پالتوم رو دیگه نپوشم چون فقط یه دکمه داره و کوتاهه و بهم میاد. تو یه دیدار دیگه از غذا خوردنم ایراد گرفت و خیلی
2
1
975
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
گفتم این رفتار شماست که توهین آمیزه. گفت چه توهینی کردم بهت؟ ما با احترام باهات حرف زدیم. گفتم آهان این احترام بود؟ توهین می‌خواستی بکنی لابد می‌زدی می‌کشتی! مثل همه اونا که کشتین. یه مرد از بین جمعیت دهن کثیفش رو باز کرد و گفت خانم قانون رو رعایت نمی‌کنی روتم زیاده؟ جوابش رو
1
3
975
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
گردن‌کلفتی براتون زحمته؟ این شماهایین که وجودتون توهین به دیگرانه. پاسم رو گذاشت کف دستم، یه چشمک به همسرم زد یعنی که ببرش ولی کوتاه نیومد، گفت ادامه بدی برات بد تموم میشه. گفتم چیه می‌خوای بکشی؟ قبلا که کشتین، فک میکنی می‌ترسم؟! زیر لب گفت
1
3
965
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
شکل مامانشه. اون یکی گفت آره، شباهت که داره ولی مامانش خیلی قشنگتره. این دوباره گفت آره چشمای مامانش نظیر نداره. هیچکس به قشنگی اون نمیشه. خلاصه همینطور که داشتن در مورد قشنگی مامانم و اینکه من به گرد پای مامانم هم نمیرسم صحبت می‌کردن و انگار نه انگار که من وجود دارم دور شدن.
2
0
956
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
و بی‌دردسر رد میشن. گفتم بدتر یعنی چی آخه؟ بد شماهایین، نه من که دست دو تا بچه‌ای که با رفتار شماها دارن عین بید می‌لرزن تو دستمه. گفت همکار من خسته‌ست، اینجا داره زحمت میکشه، چرا بهش توهین کردی؟ چرا بهش گفتی آدمکش؟ گفتم خوب شد معنی زحمت رو هم فهمیدم. داد زدن سر بقیه و تهدید و
1
3
951
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
و فریاد زد مگه با تو نیستم؟ گفتم صبر کن، شنیدم که چی گفتی. همکار مردش وارد معرکه شد و با زشت‌ترین لحن ممکن گفت هوی وایسا ببینم مگه خانم با تو حرف نمی‌زنن؟ کجا میری؟ با لحن خودش جواب دادم خانم مگه نمی‌بینن دستم بنده؟ این چه طرز حرف زدنه؟ گفت حق نداری با این لحن به ما توهین کنی.
1
4
948
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
ببین اتفاقا اگه درست فکر کنی می‌بینی بین من و تو، من آدم بهتریم. ما هر دو‌تا قصدمون یکیه. من حرفم رو صادقانه و رک گفتم و اون تونست در مورد پیشنهادم تصمیم درست بگیره. اما تو به طرف دروغ میگی و وارد بازی احساسیش می‌کنی و اون هر تصمیمی بگیره احتمال اینکه اشتباه باشه خیلی زیاده. دیدم
3
3
943
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
بودم. همون موقع متوجه شدم که دو تا آقا هی منو به هم نشون میدن و یه چیزی به هم میگن. اما خب حالم خرابتر از این بود که بخوام توجه کنم. خلاصه بعد از چند دقیقه اومدن جلو و سلام و احوالپرسی کردن و تسلیت گفتن. بعد بکیشون پرسید شما دختر فلانی هستین؟ گفتم بله. به اون یکی گفت دیدی گفتم،
4
1
916
@Daenerys73
دنریس تارگرین
3 months
دادم و راهم رو ادامه دادم. خانمای تو صف داشتن دونه دونه شالشون رو سر می‌کردن که وارد اتاق بازرسی شدم. پاسپورتم رو ازم گرفتن و نگهم داشتن. بعد از دقایق طولانی و بدون اینکه توضیحی بهم بدن فرستادنم پیش رییسشون. سر تا پام رو نگاه کرد و گفت خانم چرا بحث می‌کنی؟ اینجا از شما بدتر میان
2
3
919
@Daenerys73
دنریس تارگرین
9 months
چند سال تو یه شرکتی مدیر یه بخشی بودم. وارد که شدم بی‌رودربایستی بهم گفتن قبل از تو یکی رو آوردن و چون ما ازش خوشمون نیومده کاری کردیم که دمش رو بذاره رو کولش و بره. اما از تو خوشمون اومده، بمون. بعد از اون شاهد بودم که این کارو با چند نفر دیگه هم انجام دادن. شروع می‌کردن از همه
6
3
870
@Daenerys73
دنریس تارگرین
9 months
یه وسیله‌ای رو آنلاین‌شاپ اشتباهی برام فرستاده بود، براشون ویس گذاشتم و توضیح دادم که چه اتفاقی افتاده. همسرم که اومد بچه‌ام ازم پرسید مامان اسم اون پسره که الان داشتی باهاش حرف می‌زدی چی بود؟!🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😂😂 #شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
59
2
868
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
چشماشون چکه می‌کرد. یادمه ازش می‌پرسیدن اگه ته ماجراتون به ازدواج ختم نمی‌شد چی؟ جواب می‌داد که اون موقع حسرت بوسیدن و بغل کردنش به دلم نمی‌موند. الان دیدم یکی نوشته بود "پسری که دیت اول می‌گه بیا بریم جایی که من و تو باشیم چیه؟" یاد این دوستم افتادم.
10
0
827
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
شدت می‌بارید دستم رو انداختم دور گردنش و طولانی بوسیدمش. از اونجا که بارون می‌اومد دعوتم کرد خونه‌شون. رفتم یه نیم ساعتی کنار خانواده‌اش نشستم و بعد بی‌طاقت رفتیم داخل اتاقش و بی معطلی با هم خوابیدیم." به طرز عجیبی زوج دوست‌داشتنی و عاشقی بودن و وقتی در مورد هم صحبت میکردن عشق از
4
0
818
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
چطوری می‌رسید خونه بعد دوباره آماده میشید و میرید بیرون؟ من انگار حل میشم تو خونه، تبدیل میشم به یکی از اشیاء متحرک خونه. بعد تو همون حالت می‌مونم تا فردا صبح دوباره غم نون از خونه جدام کنه و بفرسته سر کار.
42
32
852
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
آبنبات پسته‌ای گذاشت تو دستم. اوضاع عادی به نظر می‌رسید و مامان هیچ عکس‌العملی به موضوع نشون نداد. لابد من بی‌خودی ترسیده بودم، اما دیگه هیچ وقت و تا امروز علاقه‌ای به خوردن بستنی پیدا نکردم. #بیشتر_مراقب_کودکانمان_باشیم
14
3
814
@Daenerys73
دنریس تارگرین
9 months
یکی از دوستامون رفته مهد بچه‌اش دیده بچه‌ها رو نشوندن براشون نوحه می‌خونن. بهشون گفته بودن گریه کنید، بعدش بهتون شله‌زرد میدیم. خاک هفت اقلیم تو سر شما و تو دیگ شله‌زردتون خب.
28
5
798
@Daenerys73
دنریس تارگرین
2 months
بعد از اتفاقی که برای چشم بچه‌ام افتاد، قرار شد کلاسشون رو تو مهد عوض کنن. نظر ما این بود که علت حادثه بی‌توجهی مربیشون بوده. دیشب اون یکی بچه‌ام یهو افتاد به گریه و گفت من نمی‌خوام کلاسم رو عوض کنم. من نمی‌تونم از پناهی جدا بشم. آخه پناهی نفسمه، می‌خوام باهاش ازدواج کنم.🥺
67
2
832
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
- برگردی عقب چی کار نمیکنی؟ + بچه‌ دار نمیشم.
261
7
782
@Daenerys73
دنریس تارگرین
2 months
دکتر بچه رو ویزیت کرد. خراش قرنیه وسیع و عمیقه. تا بکشنبه باید چشمش پانسمان باشه و دارو استفاده کنه و بعد دوباره ویزیت بشه. از لطف همگی ممنونم. با آرزوی سلامتی برای خودتون و عزیزانتون.
59
1
796
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
یه چیزایی رو سالها کردن تو پاچه‌مون. مثل مقدس بودن والدین، محرم بودن پزشک( من پزشک هیزِ سواستفاده‌گر دیدم)، شیرینی دوره بارداری که لحظه به لحظه اش میتونه دردناک و چندش‌آور باشه، عشق قلنبه مادری در لحظات اول دیدار فرزند، عشق در نگاه اول و … . کی از این همه خرافه دست برمی‌داریم؟
63
21
752
@Daenerys73
دنریس تارگرین
6 months
بچه‌ام زنگ زد گفت مامان میشه ما امشبم خونه مامانیا پیش خاله بمونیم؟ گفتم اگه مامانیا اجازه میده اشکالی نداره، می‌تونید بمونید. گفت مامانیا میگه قدمتون تو چشممون. 🥺😂
34
1
764
@Daenerys73
دنریس تارگرین
11 months
می‌گه تو یخچال بادمجون هست اونو می‌خورم. میگم ماشین لباسشویی رو دوبار روشن کن، میگه سه بار با فاصله خوبه. میگم امروز از سالن شروع کن، میگه من از اتاق شروع کنم راحتترم … . خلاصه که با همه این داستانا هیچ کس به اندازه ایشون به داد من نمی‌رسه. خدا بهش سلامت و پول زیاد بده.
10
0
738
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
درست می‌گه. ولی هیچ وقت نتونستم مثل اون رفتار کنم. فقط آگاهانه‌تر از قبل به بازیم ادامه دادم.
5
2
746
@Daenerys73
دنریس تارگرین
6 months
رسیدم خونه دیدم خانم تمیزکار یه حالیه و ‌خیلی پریشون احوال ایستاده وسط آشپزخونه. حالش رو پرسیدم و باهاش خوش و بش کردم. از اونجا که آدم بی‌طاقتیه و زود حرفش رو می‌زنه وقتی دیدم هیچی نگفت گذاشتم پای خستگی. حالا الان پیغام داده که جاروبرقی سوخت، به همسرتون بگید یه نگاه بهش بندازه.😐
64
2
716
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
اکثر ساکنین مجتمعی که توش زندگی می‌کنیم مردا و زنای خیلی مسن هستن و اینجوریه که وقتی سوار آسانسور میشی طبقه به طبقه می‌ایسته و این عزیزان دونه به دونه سوار میشن که برن برای پیاده‌روی یا خرید مایحتاجشون. بعد آقایون صدی نود و نه جواب سلامم رو نمیدن. گاهی فکر می‌کنم در اثر کهولت سن
36
4
689
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
برگردم چشم ازم برنمی‌داشت. فروشنده یه مرد جوون و مودب بود که هر بار وارد مغازه‌اش می‌شدم کلی تحویلم می‌گرفت و هر بار هم چند تا آبنبات که توش پسته داشت بهم می‌دا‌د. این‌کارش هم برام جذاب بود و هم منو می‌ترسوند. یه روز موقعی که داشت اسکوپای بستنی رو تو ظرف می‌چید بهم گفت می‌دونستی
1
1
685
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
بیاین این زیر یه کتاب بهم معرفی کنین که از هیجان خوندنش نتونم بذارمش زمین.
326
53
671
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
از اون هیچ رقم زیر‌بار خرید از اون مغازه نرفتم و هیچ‌وقت هم برای کسی تعریف نکردم که چه اتفاقی افتاده. تا اینکه یه روز مجبور شدم برای خرید ماست با مامان برم تو مغازه. مرده تا منو دید گفت به به ببین کی اومده! شما دیگه بستنی میل نمی‌کنید که سراغ ما نمیاین؟ بعد هم لبخند زد و یه
2
1
667
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
که خیلی قشنگی؟ بهت‌زده بهش نگاه کردم و هیچی نگفتم. ظرف بستنی رو داد دستم و قبل از اینکه پول رو بگیره آروم یه دسته موی فرفریم رو با انگشت گرفت و گفت موهات هم خیلی خوشگله و دستش رو کشید رو صورتم. پول رو دادم و بدون حرف تا خونه دویدم. رنگم پریده بود و دیگه میلی به بستنی نداشتم. بعد
2
1
655
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
بچه‌ام یه کار خیلی بد کرده بود و داشتم از شدت عصبانیت سکته می‌کردم. برای اینکه خطا نکنم رفتم تو اتاق. چند دقیقه گذشت دلم شور افتاد. آروم اومدم بیرون ببینم در چه حاله. دیدم یواشکی رفته سر یخچال حواسش هم به پشت سرشه که من یه موقع غافلگیرش نکنم. هیچی دیگه بی سر و صدا برگشتم تو اتاق.
20
2
649
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
پدرشون از دیشب ساعت ۱۲ رفته سرکار. اینا هم دلشون تنگ شده و از طرفای ظهر دیگه دارن بهانه میگیرن. اومدن میگن مامان میشه بابا رو سورپرایز کنیم؟ میگم پیشنهادتون چیه؟ میگن بیا بستنی درست کنیم بابا اومد بهش بگیم ما بستنی درست کردیم بعد که یخ زد خوردیمش. :))
31
1
644
@Daenerys73
دنریس تارگرین
10 months
که از من جز ویرانه‌ای باقی نمانده‌ست …
Tweet media one
11
25
633
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
ادبیات این دوستمون در مقابل اینکه گفتم حیوان خانگی باید با قلاده وارد آسانسور بشه. 👇🏻👇🏻
Tweet media one
Tweet media two
124
9
628
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
دکتر فلانی، اصن خودم می‌برمت. با هم رفتیم چند تا کوچه بالاتر پیش دکتری که می‌گفت. بهش گفت خانم فامیل منه. نذاشت ویزیت بدم، گفت خودم با دکتر حساب می‌کنم. بعد هم برگشتیم، آدرس داروخانه‌‌ای رو داد که داروم رو موجود داشتن و زنگ زد سفارشم رو هم کرد.😳🥲
14
0
621
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
بچه ها که تو هفته ۳۴ام به دنیا اومدن یکیشون وزنش ۲۱۸۰ بود و یکیشون ۲۳۳۰. بعد هر بار منو دید بهم گفت «بچه‌هات خیلی ریزن که، چرا شکمت انقدر بزرگ شده بود؟ پسر من که به دنیا اومد هزارماشالله ۶ کیلو بود». کاش جای بغض کردن بهش گفته بودم که فقط تو تخصص یه دیوه که بچه‌ دیو به دنیا بیاره.
95
3
621
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
صبح تو ترافیکی که به کندی حرکت می‌کرد یه ماشین اومد از بین ماشین ما و بلوکای سیمانی سمت چپ رد بشه و نتونست. آینه‌هامون بهم گرفت اما چون هیچ کدوم از ماشینا آسیبی ندیده بود و همون لحظه راه برای چند متر باز شده بود رد شدیم که ناگهان یه چیزی محکم خورد به شیشه ماشین سمت شاگرد. همون
32
2
591
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
می‌خوام اعتراف کنم از اینکه بچه‌ها نام فامیل پدرشون رو دارن ناراحتم. چرا نباید نام فامیلشون رو از من بگیرن؟ مگه من تو وجودم پرورششون ندادم؟ مگه از وجود من تغذیه نشدن؟ مگه سهم من تو بودنشون کمتر از پدرشونه؟ مگه من مادرشون نیستم؟ مگه …؟ این چه جور قانونیه که انقدر جنسیت‌زده‌ست؟
186
12
571
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 month
- مامان می‌دونستی وقتی آدما رو می‌خوان ببرن زندان گوشی‌شون رو ازشون می‌گیرن؟ + تو اینو از کجا می‌دونی عزیزم؟ تو کارتون دیدی؟ - نه، مغزم خودش می‌دونه. ما که تو دلت بودیم تو یه فیلم تماشا کردی، من از اونجا یادمه. +🤯🤯🤯
33
1
585
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
پدرشون رفته تو اتاق بخوابونتشون، بعد سر به‌هم ریختن اتاق دارن با هم بحث می‌کنن. تهش بهشون گفت بسه دیگه بخوابین. برگشته به پدرش میگه خودم می‌دونم منتظری ما خوابمون ببره بواشکی بلند شی بری تو اون اتاق پیش مامان دنریس بخوابی. 🫠🤦🏻‍♀️😂
39
0
571
@Daenerys73
دنریس تارگرین
5 months
خورشت قیمه روی گاز داره آروم آروم قل می‌زنه، ظرف لازانیا تو یخچال آماده‌ست که فردا بره تو فر، خونه از تمیزی حتی تو تاریکی ساعت ۵:۱۷ عصر برق می‌زنه و بوی خوش شوینده همه جا پیچیده. تن خسته‌ام رو کشیدم رو تخت و تو تاریکی اتاق چشام رو از نور موبایل جمع کردم. غمگین‌ترین زن روی زمینم.
55
2
566
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
+ خب نی‌نی میره تو دل همسرت؟ - من که همسر ندارم؟ همسرم کیه؟ + بزرگ که شدی احتمالا با یه خانمی آشنا میشی، اگه خواستی ازدواج میکنی و میشه همسرت. - (با بغض) نمی‌خوام. + گفتم که عزیزم اگر خواستی. - می‌خوام پیش مامان دنریس بمونم. دلمم نبرن. +🫂❤️
10
1
550
@Daenerys73
دنریس تارگرین
9 months
طرف به حمله و آزار و اذیت و اگر طرف خودش نمی‌رفت مدیریت ارشد رو مجاب می‌کردن که عذرش رو بخواد. حالا توییتر هم منو یاد اون شرکت میندازه. خدا نکنه از یکی خوششون نیاد طرف هر چی بگه، حتی اگه هیچی نگه هم انقدر بهش حمله می‌کنن که خسته بشه و بالاخره عطای اینجا رو به لقاش ببخشه و بره.
7
1
549
@Daenerys73
دنریس تارگرین
6 months
حوصله ندارم امروز براتون از اون لباسای مناسب و موردعلاقه‌ام بپوشم. برای یه روز خسته و بی‌حال و بی‌جون این سویشرت رو انتخاب کردم.
Tweet media one
44
1
539
@Daenerys73
دنریس تارگرین
9 months
از دم در اتاق برای اینکه بچه‌ها رو بیدارنکنم آروم لب زدم و همسرم رو صدا کردم که بگم من دارو خوردم و می‌خوام بخوابم، برای چای بیدارم نکنه. قبل از اینکه متوجه بشه دیدم دو نفر دارن میگن: گُربونت برم، گشنگم، شبت به‌خیر دنریس جون، خوب بخوابی عسیسم، خوابای خوب ببینی خوشگلم، … 🐲🐲😂
31
1
497
@Daenerys73
دنریس تارگرین
7 months
گوششون کمتر می‌شنوه اما با سوار شدن نفر بعدی می‌فهمم که ایراد از شنوایی نیست و اتفاقا خیلی هم خوب می‌شنون و جواب همدیگه رو هم خیلی لفظ قلم میدن. اینا همون نسل زن ستیزی هستن که هر چی بلا می‌کشیم از همینا می‌کشیم. حالا در هر حال من که سال‌هاست سلامم رو می‌کنم، بقیه‌اش با خودشون.
13
1
485
@Daenerys73
دنریس تارگرین
9 months
خیلی وقت پیش یه چند تا بسته نودل رنگی سفارش دادم، حالا تازه رسیده ایران ولی هنوز به دستم نرسیده. منتها یه اشتباهی کردم تو خونه اطلاع‌رسانی کردم. حالا هر شب که می‌خوام شام درست کنم بچه‌ام می‌پرسه “ مامان اون نودلای لنگی‌لنگی نلسیده؟” قربون اون دل کوچولوت برم آخه که دیگه طاقت نداره
Tweet media one
21
0
476
@Daenerys73
دنریس تارگرین
8 months
بین همه درگذشتگانم کسی که جای خالیش هرگز تو زندگیم و تو قلبم پر نشد پدر همسرمه. هیچ وقت، هیچکس به اندازه ایشون منو نفهمید و از سر مهر باهام برخورد نکرد. بعد از حدود پنج سال كه از فوتشون می‌گذره هنوز بهشون که فکر میکنم چشام عین چشمه می‌جوشه و هیچ کنترلی رو اشکام ندارم.
49
1
482
@Daenerys73
دنریس تارگرین
1 year
یه دوست آقا دارم که الان ۵۴ ساله‌ست و استاد زدن لاس مرغوب. براش فرقی هم ‌نمی‌کنه که طرفش کیه، چند سالشه، مذهبیه یا نه، میشناستش یا دفعه اوله که دیدتش و … . به نظرم رمز موفقیتش جدا از مرغوب بودن لاسش، اینه که می‌دونه با هر کی کجا نقطه ته خط رو بذاره.صحبت لاس بود دلم براش تنگ شد.
26
1
463