منی که نه تنها بابام بنّا بود بلکه گاهی دم دستش کارگری هم کردم🚶♀️🚶♀️🚶♀️
پ ن:یه بار که دم دستش آجر پرت میکردم برا دیوارچینی،شل پرت میکردم آجر به دستش نمیرسید،گفت ببین دخترم پیشونی منو نشونه بگیر پرت کن، انگار میخوای بزنی تو سر من،منم پیشونی بلندشو نشونه میگرفتم پرت میکردم میگرفت 😅