این توییت جدال بین منطق و احساسم بوده و حتما یه دلیلی داشته که من با وجود اینکه خیلی ازش خوشم میاد پا روی دلم گذاشتم و بهش گفتم نه، ضمنا من گفتم “نه نمیتونم” نگفتم نه نمیخوام، نه گفتنم هم دلایل زیادی پشتش بوده هرچی بوده ناز کردن نبوده.
این پسر به من زنگ زد و بعدش هم یکساعت فیس تایم کردیم، به من گفت فردا همو ببینیم؟من در حالیکه تمام مدت تپش قلب داشتم و مدام توی دلم قربون صدقه ی چشمای سبزش میرفتم و در باسنم عروسی بود،گفتم نه، نمیتونم بیام😂
من سه مااااه بود که منتظرش بودم😭😂
دیت اول نبوده و ما تقریبا چندبار خواستیم وارد رابطه بشیم اما هربار یه موضوعی پیش اومده،الان از خودم و از ایشون مطمئن نیستم، جدا از همه نمیشه که ایشون هر وقت دلش خواست من در دسترس باشم هروقت نخواست محو شم.
@Beniffaa
بهش بگو ببین من برنامه ام رو چک کردم
مثلاً فلان روز از هفته ی دیگه آزادم
اگه خوبه و موافقی تا .... ( زمان بده بهش ) بهم اطلاع بده
که آزادش بذارم برای هر دو مون